از دیروز با خودم کلنجار میروم که محصول دومین تلاشم را برای حفظ نمونه لهجه محلی خودمان در دسترس بگذارم یا نه (اولیش را اینجا ببینید). واقعیتش از نتیجه دومین تلاش راضی نیستم، یعنی از لحاظ صورت مشکلی ندارد ولی به دلم ننشسته، اما با خودم میگویم اگر واقعاً هدف من نگهداری نمونه لهجه محلی خودم بوده، این که جملات سرهمبندی شده به دل ننشیند چه تأثیری میتواند داشته باشد؟
فکر میکنم برای هر چیزی که در حال نابودی است یک نفر باید شبیه این کارها را بکند. نمیدانم. اصلاً واقعاً لهجههای محلی در حال نابودیند؟! (خوب آدم حق دارد گاهی در بدیهیات هم شک کند، شاید مثلاً یک دفعه دگرگونیی پیش آمد و مردم تصمیم گرفتند دوباره با لهجههای محلیشان صحبت کنند!)، آیا ایجاد مجموعههای صدایی و گردآوری مجموعه کلمات خاص این لهجهها کار بیهودهای نیست؟ اگر نیست این مجموعه به چه شکلی ارائه شود بهتر است؟ منظوم؟ منثور؟ با زمینههای زندگی محلی یا فقط یک دسته جمله ساده؟ چه شما کمکم کنید و چه نکنید من سعی میکنم زودتر تکلیفم را با خودم روشن کنم!