دربارهٔ من:
آخرین نظردهندگان:
- Anonymous دربارهٔ تماشای ریحان
- لیام دربارهٔ @hrmoh
- سمانه ، م دربارهٔ @hrmoh
- M دربارهٔ شرح یک تجربه: سیانوژن روی گوشی LG Optimus 4X
- مسعود دربارهٔ @hrmoh
مشترک شوید:
ایمیل خود را در جعبهٔ زیر وارد کنید و دکمهٔ اشتراک را بزنید.
جستجو:
فیل در تاریکی
۸۵/۰۵/۲۰من معلم خوبی هستم! البته کسی این را به من نگفته، خودم فهمیدهام 😉 ! اما همیشه چون انرژیی که برای شیرفهم کردن طرفم به کار میگیرم معمولاً خودم را از پا میاندازد تا آنجا که میشود از درس دادن شفاهی و رخ به رخ (و جدیداً حتی تلفنی!) طفره میروم (یادم میآید بچه که بودم فکر میکردم خیلی خوش صدا هستم، به خاطر همین دم به دقیقه در خانه سر و صدایم بلند بود و امان اهالی خانه را بریده بودم، تا این که بالاخره روزی صدای پدرم در آمد و گفت که چقدر اعصابش از دست من خرد شده! همانجا بود که فهمیدم همیشه از نظر دیگران به آن خوبیی که خودم فکر میکنم نیستم و همان بود که دیگر صدای آوازم جلوی جمع در نیامد).
دانشگاه که بودم یکی از دوستان غیرهمرشتهای شب امتحان مبانی کامپیوترش آمد سراغم و از من خواست که به او کمک کنم تا این بار بتواند این درس را پاس کند. من که توی رودربایستی قرار گرفته بودم و نمیتوانستم درخواستش را رد کنم قبول کردم. مبحث مبانی کامپیوترشان برنامهنویسی مقدماتی با پاسکال بود و با توجه به این که دوستم رشتهی ریاضی محض میخواند فکر نمیکردم آماده کردنش برای آن امتحان خیلی سخت باشد. اما مشکل همان ابتدای کار بروز کرد، همانجا که به دستورات سادهی چاپ متن روی خروجی رسیدیم. اینجا بود که من تازه فهمیدم طرفم تا به حال پشت کامپیوتر روشن ننشسته و با وجود این که امکانش را داشته همیشه از این موقعیت فرار کرده. آن وقتها کامپیوتری هم دم دستمان نبود و من مانده بودم که چطور برای او توضیح بدهم که خروجی فلان دستور چطور روی صفحهی مونیتور ظاهر میشود (دوستم هم اصرار داشت که حتماً این موضوع را بفهمد). شاید مطلب، واقعاً ساده به نظر برسد و حتی غیر قابل باور ولی داستان من و دوستم چیزی شبیه داستان فیل در تاریکی شده بود (داستان از مثنوی است: به تازگی فیلی را به شهری آورده بودند و شب هنگام در جای تاریکی نگهش داشته بودند، چند نفری که مشتاق بودند پیش از آن که صبح شود بفهمند فیل چه شکلی است یکی یکی به سراغش رفتند و هر کدام از آنها چون قسمتی از بدن فیل را لمس کرده بود آن را مطابق تصور خود توصیف کرد: یکی آن را شبیه ستون میدانست (پاهایش را لمس کرده بود)، یکی شلنگ (خرطوم)، یکی بادبزن (گوش) و یکی نیزه (عاج) [نقل به تلخیص و احتمالاً تحریف 😉 ]). چیزی که من برایش تصویر میکردم با تصویری که او در ذهنش میساخت متفاوت بود و تازه آن وقت بود که من فهمیدم که علت ناکامیهای قبلی او برای گذراندن این درس چه چیزی بوده: تصور او از این که خروجی چطور روی صفحهی مونیتور به نمایش در میآید ربط آنچنانی به امتحانش نداشت ولی او چون همیشه در همین قدم اول درجا میزد فرصتی و اشتیاقی برای بررسی مبانی منطقی برنامهنویسی (شرطها، حلقهها و …) که احتمالاً به لحاظ منطق ریاضیوارشان برایش به آسانی قابل درک بودند پیدا نمیکرد. در هر صورت یادم نیست که دوستم آن درس را گذراند یا نه، اما من نتوانستم کمکی به او بکنم.
حاشیه: قرار بود این شبه خاطرهی من مقدمهی مطلب مفیدتری باشد (یک مطلب آموزشی)، اما دیدم که این مقدمه خیلی ربطی به آن تالی ندارد، لذا آن را به صورت یک نوشتهی مستقل در آوردم، راجع به ربط مثل فیل در تاریکی به داستان من هم زیاد فکر نکنید. 😉
۱۴ نظر
محمد:
تاریخ: ۸۵/۰۷/۳۰ ساعت: ۹:۱۲من کد تلفن گوشی سونی اریکسون k750i را فراموش کردم چکار باید بکنم
حمیدرضا:
تاریخ: ۸۵/۰۸/۰۳ ساعت: ۱۰:۳۸برو تو settings و Master Reset کن (اخطار: همه چیزت میپره).
البته ببخشید، برای این کار هم فکر کنم کد گوشی رو بخواد! بنابر این با عرض شرمندگی نمیدونم!
مهدی:
تاریخ: ۸۵/۰۸/۱۵ ساعت: ۲۰:۴۷می خواستم ببینم چگونه میشه در گوشی k750فایلهای تصویری ریخت وآیا برنامه رویه این گوشی نصب میشود لطفا معرفی کنید
شهرام:
تاریخ: ۸۵/۰۸/۱۹ ساعت: ۱:۴۶سلام حمیدرضا جان آقا میخواستم بدونم با برنامه fra manager میشه کیفیت دوربین k750i رو تغییر داد یا نه اگه میشه چجوری باید این کارو کرد ممنونم
کوچک شما شهرام
شهرام:
تاریخ: ۸۵/۰۸/۱۹ ساعت: ۱:۴۷آقا شرمنده برنامه بالا ان بود far manager
شهرام:
تاریخ: ۸۵/۰۸/۱۹ ساعت: ۲:۰۰منم که همش تو نوشتنم سوتی میدم
شهرام:
تاریخ: ۸۵/۰۸/۲۹ ساعت: ۱۶:۵۲سلام من یک مشکل دارم قبلا nokia6060 داشتم می شد قفلش کرد و تا وقتی قفل بود کسی به منو دسترسی نداشت ولی با k750i نمی تونم.
حمیدرضا:
تاریخ: ۸۵/۰۸/۲۹ ساعت: ۲۱:۵۵فکر میکنم k750 این قابلیت رو نداره.
شهرام1:
تاریخ: ۸۵/۰۹/۰۵ ساعت: ۰:۴۸سلام آقا بالا خره جواب منو ندادین من فکر کنم چون ۲ تا شهرام پشت سر هم پیام دادیو اینجوری شد . خلاصه سوال من این بود که با برنامه فار منیجر میشه کیفیت دوربین کا۷۵۰ رو تغییر داد یا نه من شنیدم میشه حالا با چه برنامه ای نمیدونم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حمیدرضا:
تاریخ: ۸۵/۰۹/۰۵ ساعت: ۱۵:۰۲آقا شهرام
من یه جواب فرستادم به ایمیلت که برگشت خورد، به هر حال همینجا میگم:
ببین اگه تو دوربین با کیفیت بالا میخوای باید یه چیزی بگیری که از لحاظ سخت افزاری کیفیتش بالا باشه. بله، میگن میشه با یه سری تغییرات کیفیت عکس کا ۷۵۰ رو بالا برد: اما این تغییرات چیکار میکنن؟ فقط تنظیمات فشرده ساز تصویر دوربین گوشی رو طوری عوض میکنن که کمتر فایل رو فشرده کنه و اگه این کار رو انجام بدی متوجه میشی که این افزایش کیفیت در واقع فقط به صورت تئوری وجود داره (سایز فایلها دو برابر شده یا بیشتر حتی) اما وقتی عکسها رو با هم مقایسه میکنی تفاوتی نمیبینی.
توصیه من اینه که از دوربین کا ۷۵۰ فقط به اندازه توانش و قدرت تفکیک واقعیش (همون ۲ مگاپیسکل با کیفیت پیشفرضش) انتظار داشته باش چون مطمئنا اگه میشد از این دوربین بیشتر از توان فعلیش کار کشید خوب خود ونی اریکسون این کار رو میکرد تا گوشیش بیشتر فروش بره. بنابراین اگه کیفیت بالاتر میخوای یه دوربین دیجیتال خوب بخر یا یکی از گوشیهای دوربیندار با کیفیت بهتر و جدیدتر رو.
م-ب:
تاریخ: ۸۵/۰۹/۱۱ ساعت: ۱۰:۴۲با سلام . من نمی توانم عکسهای شما را ببینم . لطفا بفرمائید flickr را چگونه می توانم داشته باشم و از آن استفاده کنم.
متشکرم
حمیدرضا:
تاریخ: ۸۵/۰۹/۱۱ ساعت: ۱۱:۵۸من خودم هم فلیکر را نمیبینم. خوب! یک راه حل دائمی برای دیدنش هم سراغ ندارم و فعلاً بیخیالش شدم.
علیرضا:
تاریخ: ۸۵/۰۹/۱۶ ساعت: ۱۴:۱۷سلام بابا دمت گرم خیلی حال کردم ببین حمید جون من تصمیم گرفتم گوشی k750 بگیرم اونم از نوع تصمیم کبری حالا فقط میخوام بدونم چین و مالزی این گوشی چه فرقی باهم دارن وکدوم بهتره
mr30 mr40 mr50 mr60
حمیدرضا:
تاریخ: ۸۵/۰۹/۱۶ ساعت: ۱۷:۰۹من اطلاعاتی در این زمینه (چین و مالزی و …) ندارم. گوشی خود من چینیه.
خروجی آر.اس.اس نظرات این نوشته:»
ارسال نظر برای این نوشته امکانپذیر نیست.