یک دیدگاه برای “یادگار هشت سالگی”

  1. اوهه، این الان زیر خاکی شده! بابا مولف.
    آدم با خاطراتش زندگی می‌کنه، منم درست یکی عین همین دارم.

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.