سِنِجان که در متون به صورت سنیجان و سینجان نیز مشاهده شده است شهریست در جنوب غربی اراک واقع در استان مرکزی. معنای لفظی نام این شهر آشیانه عقاب عنوان شده است (اینجا[1] را ببینید).
جمعیت این شهر بالغ بر ده هزار نفر است و مردمان آن به زبان فارسی با لهجه خاص خود سخن میگویند. این شهر قبل از تبدیل شدن به شهر مرکز دهستان قره کهریز به حساب میآمد که شامل خود این منطقه و چندین روستای ترک نشین اطراف آن میشد. قدمت این شهر با توجه به وجود دو امامزاده تاریخی در آن و کشف سکههای باستانی بیش از هزار سال تخمین زده میشود.شهر سنجان دارای دو بخش فرهنگی جدا از هم است. یکی فیجان که به معنای خدای بزرگ آریاییها است و دیگری خود سنجان که به معنای لانه عقابها است. مردم این دو بخش با هم درگیریهای فرهنگی داشته و هنوز هم کمی دارند. سنجانیها کمی مانند مردم اصفهان خسلت به خرج می دهند ولی فیجانیها این طور نیستند. این شهر دارای باغات و مزارع صیفی و رودخانه و خط قطار و خانههای قدیمی زیادی است. کوههای اطراف آن بسیار زیبا و کوه معروف به شیطان در قسمت جنوبی این روستا قرار دارد. در قدیم این شهر که روستایی آباد بود دارای حوزه علمیه و تعلیم و تعلم جوانان برای روحانیت نیز بود. مسجد شبستان این شهر دارای قدمت 200 ساله است که به سبک مسجدهای شیراز است. در این دیار هر نوع دین و آدمی بوده و هست. یهودی، زرتشتی، مسلمان. آدم زاهد، عابد، سید، روحانی، سردار، نماینده مجلس در دوران آقای رجایی، آدمهای معتاد، عرق خور، و.... بالاخره لپ کلام دوغ و دوشاب این شهر را ساختند. که البته دوشابها نمیفهمند و نمیگذارند که دوغها چی می گن و چی می خوان بکنن. الحمدلله ده بیست تا روحانی که غالباً نمیفهمند چراغ خانههای مردم را بر می دارند به مسجد میبرند. مردم نون ندارن بخورن بعد اینها می رن مسجد می سازن با پروژه ده ساله که بیست سال بعد درست می شه. درک نمیکنن که آدم گرسنه دین و ایمان نداره. پدر و پدربزرگا و مادر و مادر بزرگا می رن. ما می مونیم. همین نسل دوم سومیا. بعد ...