كشوري كه در اصل پنجاهم قانون اساسي آن به صراحت شرط بقا و استمرار حيات اجتماعي شهروندان خويش را با حراست از حيات طبيعي زيستبوم پيوند زده است؛ كشوري كه در طول سه دههي گذشته بيش از 600 ميليارد دلار درآمد داشته است؛ كشوري كه در پي خودكفايي در فناوري هستهاي است و حتّا موشكهاي دوربرد خود را صادر ميكند؛ چگونه است كه در مركز يكي از بزرگترين شهرهايش هيچ اسلحهي بيهوشي يافت نميشود؟!!! و چگونه است كه حاصل همانديشي تمامي مسئولين شهري و استاني و ملّي در طول 8 ساعت، به معرفي هيچ گزينهاي بهتر از قتل خرس بخت برگشته نميانجامد؟!
باور كنيد كه اندوختهي ژنتيكي و ميراث تنوّع زيستي ما دارد به پايان ميرسد؛ باور كنيد كه اگر مرگ طبيعت و زيستمندان آن فرا رسد، انساني هم باقي نخواهد ماند كه بخواهيم برايش برنامهي 5 ساله توسعه تدارك ببينيم! ما همين الآن نيز بيش از 500 ميليون گلوله در سال به سوي حيات وحش ارزشمند خويش شليك ميكنيم و دست كم سالي يك ميليون از اين جانداران را از پاي درميآوريم[5]؛ بس است ديگر ...