گزیر

::گاهنوشتهای حمیدرضا محمدی::

دربارهٔ من:

آخرین نظردهندگان:

مشترک شوید:

ایمیل خود را در جعبهٔ زیر وارد کنید و دکمهٔ اشتراک را بزنید.

جستجو:

Valid XHTML 1.0 Transitional RSS Feed

تشنه‌ی نور


برای مشاهده‌ی فهرست کامل و توضیحات بیشتر اینجا را ببینید.

 

ز شوق آمدنت قلب خاک می‌جوشد

تمام ثانیه‌ها را طلوع می‌نوشد

تو را دوباره صدا می‌کنم بیا خورشید

دلم برای تو از ذوق و شوق می‌جوشد

بلند می‌شوی از خواب و چشم می‌مالی

و آسمان سیه رخت نور می‌پوشد

سلام پنجره‌ها را جواب می‌گویی

و خاک می‌رود از صبح نور می‌دوشد

و نقش خیس تو بر روی آب می‌افتد

و آب تشنه تو را عاشقانه می‌نوشد

 

(بهمن ۷۴)