دربارهٔ من:
آخرین نظردهندگان:
- Anonymous دربارهٔ تماشای ریحان
- لیام دربارهٔ @hrmoh
- سمانه ، م دربارهٔ @hrmoh
- M دربارهٔ شرح یک تجربه: سیانوژن روی گوشی LG Optimus 4X
- مسعود دربارهٔ @hrmoh
مشترک شوید:
ایمیل خود را در جعبهٔ زیر وارد کنید و دکمهٔ اشتراک را بزنید.
جستجو:
کبوتر و کودکی
۸۵/۰۲/۱۱بعدازظهری گذری در سایتی با دوستی موجبات انبساط خاطرمان را فراهم آورده بود (اینطوری گفتم که به کسی برنخورد، واقعیتش از شدت انبساط داشتیم منفجر میشدیم!).
یاد زمانی افتادم که تازه قرار بود بروم مدرسه. آن وقتها پدرم کلی کبوتر داشت. اما از آنجا که گویا من علاقه شدیدی به کبوترها نشان میدادم از ترس آن که مبادا کبوتر و کبوتربازی مرا هم گرفتار خود کند و نگذارد که درسخوان شوم (با توجه به آن که من از مدرسه شدیداً گریزان نشان میدادم و برنامههایی سر ملت پیاده کرده بودم که آن هم داستان دارد!) همه را یکجا فروخت و به من این طوری تفهیم شد که کبوترهایمان یک روز بعدازظهر همه با هم فرار کردهاند و رفتهاند! جالب آن که تا سالها بعد که به من گفتند این قضیه دروغی مصلحتی بیش نبوده، فکر میکردم واقعاً فرار دستهجمعی کبوترها را دیدهام و همیشه تصویری روشن شامل یک آسمان آبی که وسطش یک دسته کبوتر سفید در حال پروازند از آن واقعه ناواقع در ذهن داشتم.
۲ نظر
hamid:
تاریخ: ۸۵/۰۵/۲۰ ساعت: ۱۷:۱۶abdolla to kaftar bazi ya akkas
ناشناس:
تاریخ: ۸۵/۰۵/۳۰ ساعت: ۲۱:۴۵سلام کیفی نجهدور
بنده ایت باش بهرام ام و آم.
خوب بیلیری نمه وار دو یو
خروجی آر.اس.اس نظرات این نوشته:»
ارسال نظر برای این نوشته امکانپذیر نیست.