دربارهٔ من:
آخرین نظردهندگان:
- Anonymous دربارهٔ تماشای ریحان
- لیام دربارهٔ @hrmoh
- سمانه ، م دربارهٔ @hrmoh
- M دربارهٔ شرح یک تجربه: سیانوژن روی گوشی LG Optimus 4X
- مسعود دربارهٔ @hrmoh
مشترک شوید:
ایمیل خود را در جعبهٔ زیر وارد کنید و دکمهٔ اشتراک را بزنید.
جستجو:
درخواست
۸۵/۰۵/۱۵یک شعری هست که از فضایش و لحنش خیلی خوشم میآید. توی هفتهنامهی «اطلاعات هفتگی» خیلی سال پیش خوانده بودمش. شاعرش هم گچسارانی است (پای اسمش شهرش را نوشته بود) و احتمالاً از آن آماتورهایی که تمام کارنامهاش همین دو سه تکه شعر چاپ شده در مجلههاست. اولش با این مصرع شروع میشود: «تو میوزیدی و من آفتاب میکردم»، و این بیت را هم دارد (شاید البته این چیزی که توی ذهن من هست ترکیب دو مصرع باشد از بیتهای متفاوت):
کسی نبود بگوید: «فریب خوردی مرد!»
چقدر روی نگاهت حساب میکردم
کسی کاملش را ندارد؟
نظر بدهید
تا به حال کسی نظر نداده.
خروجی آر.اس.اس نظرات این نوشته:»
ارسال نظر برای این نوشته امکانپذیر نیست.