روز بد

امروز خیلی روز خوبی نبود. بیشتر وقتم در محل کار جدید به بطالت گذشت. بعد از ساعت کاری هم تا افطار خواب بودم. دوست دارم برای خودم یک پروژه‌ی شخصی (جدی‌تر و مفیدتر از وبلاگ و سایت و اینجور چیزها) راه بیندازم تا وقتی گرفتار موقعیتهای اینطوری می‌شوم نفله 😉 نشوم. یک سری چیزها توی ذهنم هست اما خوب باید درباره‌ی آنها فکر کنم. دوست ندارم (و درست نمی‌دانم) در ساعتی که بابت کار کردن در آنها دستمزد می‌گیرم کار شخصی انجام دهم ولی خوب وقتی تکلیفی ندارم انجام بدهم بهتر است کار مفیدتری از قدم زدنهای دیوانه‌وار (و به صورت غیرارادی پر سر و صدا) و تماشای حرکات تکراری گربه‌های ساکن حیاط پشتی انجام دهم (هر چند معمولاً در محیطهای کاری انجام فعالیت مفید غیرمرتبط به جای تلف کردن وقت حساسیت‌برانگیز و تنش‌زاست). امیدوارم از این روزها کم داشته باشم و اگر زیاد داشته باشم آن وقت ممکن است …!

10 دیدگاه برای “روز بد”

  1. سلام
    حالا كه بيكاري، بگذار يك پروژه پيشنهاد كنم، اگر تا حالا انجام شده خبر بده .
    بسياري از پروژه هاي نرم افزاري اداري و آماري در نهايت منجر به نهيه يك سيستم گزارش مي شوند كه معمولا هم كارايي بالايي ندارند!
    پيشنهاد من اين است كه يك نرم افزار جامع و همه منظوره تهيه گزارش از پايگاههاي داده رايج بنويسي.
    حتما نرم افزار Crystal Reports را مي شناسي. اگر بتواني نرم افزار مشابهي براي مديريت گزارش تهيه كني كه قابليتهاي زير را داشته باشد، بسيار مفيد و قابل استفاده خواهد بود
    -با امكانات فارسي ( قيافه و تاريخ و…)
    -مديريت آرشيو بصورتي كه گزارشهايي با زمانبندي هاي دلخواه توليد و آرشيو شود
    – Web Interface براي دسترسي، پيكر بندي، تعريف و مديريت گزارشها

  2. با درود بر شما
    خیلی از سایتتان خوشم آمد .. امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشید .. بدرود

  3. خوش به حالت كه تازه يه روز فقظ بيكار بودي! من چند ماهه كه بيكارم و اين بيكاري‌ها جزئي از زندگيم شده!
    پيشنهاد مي‌كنم كه قبل از اينكه به بيكاري عادت كني، به فكر باشِ۱ باور كن اينا رو به منم گفتن ولي گوش ندادم! الان چند ماهه كه به اين بيكاري‌ها سر كار(!)‌ عادت كردن!

  4. سلام
    دراکولا حشره کوچکی به اندازه مورچه و کمی شبیه آن است که برای دفاع از خود اسیدی از بدنش ترشح می کند که روی پوست بدن انسان زخم چرکینی ایجاد می کند و تا چند روز اثرش باقی است
    ضمنا برای اظهار نظر در مورد محل کار جدید یا قدیم زیاد عجله نکن

  5. سلام
    یکی از مشکلاتی که من دارم اینه که دوست ندارم جواب کامنتهایی که دیگران میذارن رو در همون پست خودم بعنوان کامنت بدم! بیشتر جواب رو در کامنت برای آخرین پست کسی که کامنت گذاشته در وبلاگ خودش میدم که البته شاید این برای دیگران خوشایند نباشه
    بعضی وقتها هم اگر حوصله داشته باشم ایمیل میزنم
    اینو گفتم که بدونید کامنت قبلیم برای این پست جواب کامنت آقای محمدی برای آخرین پست خودمه
    و اما در جواب ایمیل آقای محمدی:
    منظورم از اظهار نظر در مورد محل کار چیز خاصی نیست
    فقط همین که ممکنه در یک مقطع زمانی کوتاه یا بلند آدم در محل کارش بیکار باشه و این اتفاق ممنکه در هر محل کاری بیافته
    برای مقایسه دو محل کار با هم از این لحاظ بنظر من باید بازه زمانی طولانی تری رو در نظر بگیریم

  6. ـــــــلام؛
    يه پيشنهاد:
    من و چند تا از رفقا، براي همين اوقات بيكاري، داريم روي پروژه درباره شهرمون كار مي‌كنيم!
    يعني از تاريخچه بگير تا ساخت بازي‌هاي انيميشني مربوط به شهرمون رو در دست تهيه داريم و قراره به صورت يك لوح فشرده بيرون بديم.
    عكس، فيلم و هر چيزي كه درباره شهر تاريخي خودمون باشه، در اين لوح قراره گنجونده بشه و به نحوي مرجعي براي همشهريان باشه.

    اين فقط يه پيشنهاد بود؛
    گفتم شايد به دردت بخوره.
    به هر حال، آرزو مي‌كنم موفق باشي.
    فعلا با اجازه. 😉

  7. سلام . من امروز ۱۱/۹/۸۶ به طور اتفاقی (نمیدونم از کجا) سر از سایت شما در آوردم و مجبورم کردید تمام آرشیوتان را مرور کنم. جالب بود. البته دیگه از تیر ۸۵ عقب تر نرفتم چون کیف و حال فعلی (که من بیشتر دوست دارم) را نداشت. ولی ممنون. فکر کنم اینجا از اون جاهایی بشه که همیشه بهش سر می زنم. موفق باشید

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.