شاید خیلی مهم نباشد

۱- نمی‌دانم شما نقاشیهای پیش از دبستانتان، دفتر مشقهای دوره‌ی ابتداییتان، دستنوشته‌های دوره‌های سنی دور یا چیزهایی مشابه اینها را هنوز دارید و نگه می‌دارید یا نه. فکر می‌کنم وبلاگ -فارغ از ارزش مطالب تولیدی یا حتی صرفاً توزیعی ;)- می‌تواند برای کسانی -مثل خود من- که دوست دارند از گذشته‌های خودشان یادگارهایی از آن دست داشته باشند یک ابزار و راهکار جالب باشد و شاید فقط یادگاری درست کردن برای آینده بتواند یک هدف کافی و یا تنها هدف یک وبلاگنویس از وبلاگ نوشتنش باشد.

۲- دارم فکر می‌کنم به این که چقدر سخت با فارسی ِ کتابی می‌شود حرف زد: آیا استفاده از زبان محاوره برای نوشتن کار درستی است؟ زبان محاوره‌ایی که احتمالاً اساساً لهجه‌ی بومی نویسنده‌ی مطالب و حجم بالایی از مخاطبانش نیست و علی رغم این موضوع، احتمالاً هم او و هم همان دسته از مخاطبانش با این زبان مشکلی ندارند (یا شاید من اشتباه می‌کنم و دارند؟!).

۳- جملات بلند را چند درصد از خوانندگان تا آخر می‌خوانند و از آن عده‌ای که می‌خوانند چند درصدشان مجبور می‌شوند برای فهمیدن معنای جمله آن را از نو مرور کنند یا از تلاش مجدد برای درک آن منصرف می‌شوند؟

یک دیدگاه برای “شاید خیلی مهم نباشد”

  1. سايت بي‌بي‌سِي‌ فارسي تو بخش روز هفتم كه البته الان به سبك جديد تبديل شده (فكر كنم شده صفحه لوسانجلس!) يه سبك جالب تو نوشتن مطالب به زبان نيمه محاوره‌اي ارائه داده! يه چيزي شبيه همين كه من الان دارن مينويسم! تقريبا با اين سبك من هيچ مشكلي نداشتم! اما محاوره‌اي شدن بيشتر از اون حد رو. هم دوست ندارم!
    مثال: ” اين كار بديه!” اينو من خوشم نمي‌ياد! bbc اين موقع‌ها مي‌نويسه: “اين كار بدي هستش!” به نظرم خواناترين حالت نوشتن تو وب رو الان bbc داره!

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.