دربارهٔ من:
آخرین نظردهندگان:
- Anonymous دربارهٔ تماشای ریحان
- لیام دربارهٔ @hrmoh
- سمانه ، م دربارهٔ @hrmoh
- M دربارهٔ شرح یک تجربه: سیانوژن روی گوشی LG Optimus 4X
- مسعود دربارهٔ @hrmoh
مشترک شوید:
ایمیل خود را در جعبهٔ زیر وارد کنید و دکمهٔ اشتراک را بزنید.
جستجو:
شاهنامه به روایت مولوی
۸۷/۰۵/۲۰چند وقت پیش -نمیدانم به چه دلیلی- دنبال این شعر منسوب به مولوی گشتم و جایی روی اینترنت آن را نیافتم. این بار که فرصت شد سری به خانهی زادگاهی بزنم، کتابی را که در صفحهای از آن این شعر را از روی کتاب بیان دکتر شمیسا رونویسی کرده بودم با خودم آوردم. تشبیهات جالبی دارد (در واقع همهاش تشبیه است) و از همه جالبتر به نظرم «ایران جان» و «توران تن» است. راجع به کلمهی «زواد» در بیت نهم -نظر به خط خوشم 😉 – مطمئن نیستم، شاید «نهاد» باشد.
کیخسرو ِ سیاوش ِ کاووس ِ کیقباد
گویند کز فرنگس ِ افراسیاب زاد
رمزی خوش است گر بنیوشی بیان کنم
احوال خلق و قدرت شادی و علم و داد
زایران ِ جان سیاوش ِ عقل ِ معاد، روی
از بهر این نتیجه به تورانِ تن نهاد
پیران مکرپیشه که عقل معاش بود
آمد به رسم حاجب و در پیشش ایستاد
تا برد مر ورا بر ِ افراسیاب ِ نفس
پس سعی کرد و دختر طبعش به زن بداد
تا چند گاه در ختن کام و آرزو
بیچاره با فرنگس ِ شهوت ببود شاد
گرسیوز ِ حسد ز پی کینه و فساد
آمد میان آن دو شه نامور فتاد
تدبیرهای باطل و اندیشههای زشت
کردند تا هلاک سیاوش از آن بزاد
زیر سفال سفله درخشنده گوهرش
پنهان نشد که داشت ز تخم دو شه زواد
کیخسرو ِ وجود ز تزویج عقل و نفس
موجود گشت و و بال بزرگی همیگشاد
گیو ِ طلب بیامد و شهزاده برگرفت
از تور تن ببرد به ایران جان چو باد
زآنجاش باز برد به زابلْسـِـتان ِ علم
دادش به زالِ علم که او بود اوستاد
سیمرغ ِ قاف ِ قدرتش از دست زال علم
بستد ز لطف و چشم جهان بینْش برگشاد
منسوب به مولوی به نقل از آذربیگدلی
در دست تعمیر
۸۷/۰۵/۰۳این عکس را به این دو تا اضافه میکنم:
توضیح بیشتر: این پیام «در دست تعمیر»، مربوط به سایت کوکامنت است که قبلاً دربارهی آن مطلبی نوشتهام (اینجا).