از بس که از انجماد میترسیدی
هیزم کردی مرا و سوزانیدی
فریاد زدم، ضجّه زدم، نشنیدی
با آتش تو سوختم ای دل! دیدی
نوشتههای گاه و بیگاه حمیدرضا محمدی
از بس که از انجماد میترسیدی
هیزم کردی مرا و سوزانیدی
فریاد زدم، ضجّه زدم، نشنیدی
با آتش تو سوختم ای دل! دیدی