… اگر گفتید کدامیک رخ داده؟

ویندوزی را فرض کنید که پیغامهای خطایش این طوری باشند:

« فایل به آن بزرگی / شاید که مهم بوده باشد / اکنون دیگر وجود ندارد! »

« ویندوز ان تی در هم شکست / من صفحه آبی رنگ مرگم / کسی فریادت را نخواهد شنید! »

« چاپگر آماده نیست / یک مشکل بزرگ / قلم و کاغذ ندارید؟! »

« سه چیز را گزیری نیست: / مرگ، مالیات، از دست رفتن داده‌ها. / اگر گفتید کدامیک رخ داده؟! »

« کمبود حافظه! / کاش تمام آسمان از آن ما بود / افسوس! ممکن نیست. »

هایکو

(از طریق پابرهنه بر خط)

یک نمونه ایرانی از این اعلام خطاهای ادیبانه که من دیدم در نرم‌افزار درج ویرایش اولش بود که وقتی جستجو می‌کردی و نمی‌یافت می‌گفت: «یافت می‌نشود! جسته‌ایم ما!»

حالم خوب نیست

«در سرزمین قدکوتاهان

معیارهای سنجش

همیشه بر مدار صفر سفر کرده‌اند»

… و من توقف کرده‌ام.

واقعیتش به نظرم نوشتن، آن هم نوشتن از خود در جایی که ممکن است هر آن رهگذری -غریبه یا آشنا- نظری به آن بیندازد، خیلی خطرناک است. تمامی ضعفها، عقده‌ها و حماقتهای آدم، یک جا برملا می‌شود. اما یک خوبی هم دارد و آن این که آدم دیگر ترسی از پرده بر افتادنهای بعدی ندارد. راستش امروز داشتم با خودم فکر می‌کردم که آدم اگر بزرگ یک دسته آدم کوچک باشد ارزش آن را ندارد که کوچکترین یک دسته آدم بزرگ باشد. می‌دانم که از روی این جمله می‌خوانید که دارم به تمامی آدمهای اطرافم توهین می‌کنم و عقده خود بزرگ بینی دارم و و و … . راستش امروز کمی ناراحتم، بهتر است کمتر بنویسم و کمتر عقده‌ها و ضعفهایم را رو کنم.