طرح ساماندهی سایتهای اینترنتی به نظرم یک طرح ناشیانه است برای اعمال حاکمیت بر حوزهی تولید و نشر محتوای مجازی: طرحی است که متولیان آن دید درستی نسبت به ماهیت اینترنت و کارکردهای آن ندارند و تنها هدفشان کنترل و مهار فضایی است که تجربههای اخیرشان آن را فضایی خطرناک و نیازمند کنترل نشان داده.
اصرار احتمالی بر اجرای این طرح باعث ضعف جریان تولید محتوای فارسی بر روی وب خواهد شد و باعث خواهد شد فارسینویسان، دیگر رغبتی به حضور در این فضا به صورت شفاف و با ذکر مشخصات واقعی خود نشان ندهند. کسانی که میتوانند با تکیه بر زبانی غیر از فارسی در این فضا حضور داشته باشند در ازای رهایی از خطرات احتمالی استفاده از این زبان (مسدود شدن سایتها، اجبار به پاسخگویی در قبال مطالب نه چندان جدی و بااهمیت، متهم شدن به عناوین گوناگون و …) از زبانهای دیگر برای حضور در این فضا استفاده خواهند کرد و در هر صورت، تبعات این طرح برای جامعهی اینترنتی فارسی زبان جز ضرر چیز دیگری نخواهد بود.
باید منتظر ماند و دید تفکر پشت این طرح برای اجرایی کردن آن تا کجا پیش خواهد رفت.
پینوشت: اگر تمایل دارید این لوگو را در سایت یا وبلاگ خود بگذارید اینجا را ببینید.
منم باهات موافقم.
دوست عزیز میدونی مشکل منو تو چیه هر چیزی که از طرف حاکمیت صادر بشه خواه مفید وموثر هم که باشه نمیپذیریم واصلا اونو تحلیل نمیکنیم وهمینطوری نا عادلانه قضاوت میکنیم اما این روش صحبت از نظر تحلیلی و علیت یابی برای طرح یک ایراد به یک دستور روش نا مناسبی است چرا که مخاطب شما از شما به همین سادگی نمی پذیره وانگاره اون اینه که نظر شما اینه که عشقم میکشه سایتم رو ثبت نکنم یا هر کار دیگه ای رو انجام بدم یا انجام ندم….
چند روز قبل جوابم را برای جناب م. ع. الف ارسال کردهام، اما خوب لازم میدانم از نظرم در این مورد در همینجا هم دفاع کنم:
در ناشیانه بودن طرح تصور نمیکنم هیچ کارشناسی شکی داشته باشد: ناشیانه از این نظر که «فکر نشده» و «نپخته» است: کسی که میخواهد افراد را وادار کند در قبال سایتهایشان «پاسخگو» شوند و اطلاعات تماس واقعیشان را در اختیار بگذارند آیا به این فکر کرده که اینان چه انگیزهای برای این کار میتوانند داشته باشند: به عبارت دیگر چرا باید اینها بیایند خودشان «خودشان» را معرفی کنند و برای خودشان دردرسر درست کنند؟ تنها به صرف این که این قانون ممکن است سایتهای آنها را مسدود کند؟ در جواب جناب م. ع. الف گفته بودم که اگر یک آدم باهوش و بافکر میخواست چنین طرحی را عملی کند تلاش میکرد با تکیه بر گزینههای تشویقی تعدادی را جذب کند و افراد را وادار کند که به صورت داوطلبانه بیایند این کار را بکنند. این تمایز احمقانهای که بعداً قائل شدند بین آنها که دومینشان از خودشان است و آنها که دومینشان زیرمجموعهی سایت دیگری است به نظرم عملاً مهر تأییدی است بر این که راجع به این طرح از ابتدا درست فکر نشده بوده.
به موازات این قضیه فکر میکنم بد نیست اشارهای هم بکنم به قضیهی فیلترینگ: مخصوصاً آن قسمت از فیلترینگ که صاحبان حرف و اندیشهی مخالف را هدف قرار داده: واقعاً حکومتی که مدعی ارزشی بودن است با خفه کردن صدای اندیشهی مخالف برای خودش مصونیت ایجاد میکند؟ کمی فکر کنیم: ما در مملکتی زندگی میکنیم که حکومتش ادعا دارد بر پایهی اعتقاد و اندیشه استوار شده: آیا شایسته است چنین حکومتی خودش را با سانسور صدای مخالف زیر سؤال ببرد؟ داریم هزینه میکنیم (خواسته یا ناخواسته من یا شما هم در این هزینه سهیمیم: از مالیاتی که ما میپردازیم و از سرمایههای ملیمان هزینهاش تأمین میشود): به جای آن که این هزینهها را صرف سیستم ناکارآمد فیلترینگ موجود بکنیم بهتر نیست که برای تولید محتوی و ارائهی اندیشه صرف کنیم؟ به کارنامهی فیلترینگ در طی این چند سال نگاه کنیم: آیا واقعاً باعث شرمساری نیست که برای جلوگیری از دسترسی به سایتهای هدف، سیستم فیلترینگ ما ابزارهای آنلاینی مانند کش گوگل یا سایت فیدبرنر یا انواع نرمافزارهای فیدخوانی را هدف قرار میدهد؟ این نشان میدهد که در این موش و گربهبازی طرفی که صاحب همهی امکانات بوده بازنده شده و آنقدر به «پیسی» افتاده که تصمیم به حذف تکنولوژی گرفته! کسی که ادعای اندیشهورز بودن دارد و ادعا میکند اعتقادش قابل دفاع است با تلاش برای خفه کردن صدای مخالف -عملاً- سستی اندیشه و اعتقاد خودش را جار میزند.
دوست عزیز! مطمئن باش نظر من راجع به حاکمیت و «هر چیزی که از طرف حاکمیت صادر بشه» آن چیزی نیست که تو فکر میکنی: من راجع به برخوردهایم و ارائهی نظرهایم فکر میکنم: این نیست که همان چیزی را که «در لحظه» به فکرم رسیده به صورت خام و فکر نشده جار بزنم: هر کسی -در هر موقعیتی- بخواهد فکر نشده و شتابزده عمل کند شکست خواهد خورد هر چند تمامی امکانات در اختیار او باشد.
اوهوم!
اکثر اقداماتی که در این خصوص و یا مشابه در کشور ما طرح و یا اجرا می شود غالبا بدلیل مقطعی بودنشان به یقین می توان گفت که این گونه حرکات سلیقه ای بوده و ربطی به حکومت جمهوری اسلامی ندارددر مراسم سخنرانی رئیس جمهور در دانشگاه امیر کبیر دیدیم که اقلیت اقلییت با حرکات آزادانه و منفی خودشان مانع استفاده اکثریت می شدند که از صدا و سیما پخش گردید لذا به نظر بنده باید در این گونه موارد همواره صبر نموده و به جامعه نگاه بکنیم که آیا مورد مطرح شده با عرف و شرع مان همخوانی دارد یا نه
سلام مجدد دوست گرامی ! لطفا مطالبی که قبلا برام فرستاده بودی رو دوباره به ایمیل من بفرست . اگه ممکنه !!!!!!
در ضمن منظور من دفاع صرف از چنین طرحهایی نیست بلکه طرح این مسئله است که اگر ایرادی هم میبینیم اون رو به شکل همه جانبه تجزیه وتحلیل کنیم مزایا ومعایب احتمالی اون رو (((هردورو))) با زمینه یابی علت ومعلولی سبک سنگین کنیم بعد در کفه ترازو قرار بدیم اونوقت به خورد مخاطبمون بدیم تا مخاطب نه برخورد احساسی بکنه نه تقلید کورکورانه ومحض بلکه کاملا دقیق وروشن بینانه از ثبت سایتش خودداری بکنه … یا نکنه…
گفتن یک مثال رو ضروری میدونم نا مسئله ای رو که شما ازش با عنوان ((( تلاش برای خفه کردن صدای مخالف )))اسم بردی رو روشن بکنم( باز هم بگم کاری با این طرح خاص که من هم معتقدم در اجرا ناشیانه بوده ندارم)
…فرض کنید شما وهمه اعضای خانوادتون توی پارک نشستین و شخصی که به اصطلاح مخالف شماست شما رو میبینه وهمون جا میخواد نظرات خودش رو در مورد شما بیان کنه اگر بیان اون نسبت به شما نقادانه تیز وبرنده اما مودبانه باشه شما حتی اگر هم قلبا نپذیرید بخشی از اون رو مصلحتی قبول میکنید که اگر انتقادات مودبانه ایشون نسبت به شما درست باشه شرط عقل ومصلحت پذیرفتن بدون سانسور اون حرفهاست یعنی چون راه درست رو انتخاب کرده شما حرفهاشو قطع نمیکنید یا به اصطلاح خفش نمیکنید … اما اگه برخور اون شخص با شما بی ادبانه وگستاخانه اون هم در حظور خانواده شما باشه و حتی (معذرت میخوام) همراه یه سری فحشهای رکیک باشه اون وقت دیگه برخورد شما به هر شکلی غیر از سانسور وقطع کلام قاطعانه اون فرد باشه بی احتیاطی غیر قابل بخششه و شرط عقل پریدن تو حرف اون شخص بی نزاکت و گرفتن عنان کلام از دست اونه و این که این روهم تحت عنوان > یک اقدام ناجوانمردانه تلقی کنیم بی انصافیه محضه …
متشکرم ….
…
خوب بالاخره به یه نقطه مشترک رسیدیم! این برای من انقدر ارزش داره که من حاضرم همهی حرفهایی رو که شما باهاش موافق نیستی (البته فقط در برابر شما) پس بگیرم و فقط به همین یک نقطه مشترک تکیه کنم!
منم اوهوم!
متشکرم دوست من
(اما چرا فقط در مقابل من!!!! میدونستی نقطه مشترک اگر فقط ((یک)) نقطه مشترک باشه تو صفحه معلوم نمیشه اما اگه جمعی و تحت عنوان نقاط مشترک مطرح بشه اونوقت قضیه فرق میکنه چون اگه اون نقطه ها رو تو صفحه بنویسیم تمام صفحه سیاه میشه واین یعنی اینکه … حرفی بزرگ برای گفتن هست … اما چیزی که مهمه چگونگی جهت گیریهای ماست تا وقتی دوست من جهت گیریهای ما موضع گیرانه و لجوجانه باشه نمیتونیم حرف از نقاط مشترک بزنیم وبه هدفمون برسیم پس باید منطقی وباتفکر قضاوت کنیم …
اگر دیدیم در جایی از کشور مشکلی هست کمر همت ببندیم که با حرکت وعمل اون مسئله رو مرتفع کنیم یا بریم حضوری به اون مسئول مربوطه تذکر بدیم .تا وقتی که از دور داد بزنیم محکوم به شکستیم من وتو باید شخصا وراسا در جهت حل مشکلات کشورمون عمل کنیم نه تا یه مشکل پیش میاد بزرگش کنیم تو بوغ وکرنا که … … …
سرتون رو درد آوردم …
ببخشید …
آخه من دانشجوی رشته جامعه شناسی هستم خوب خودتون میدونید ما جامعه شناسا زبون درازی داریم … بلا نسبت
موافقم
با عرض سلام و مخالفت خدمت شما