ناچار باید زندگی کرد!

یک شعری یک وقتی (خیلی پیش‌ترها) خوانده‌ام، فکر می‌کنم (تقریباً یقین دارم) در یکی از شماره‌های هفته‌نامه‌ی (یا ماهنامه‌ی!) گل آقا. فکر می‌کنم اسمی از «علی معلم» آورده بود و بازسرایی طنزی بود از یکی از شعرهای او. می‌گفت:

بار گرانی گرده‌ها را خم نموده‌ست،

نرخ تورم مرده‌ها را کم نموده‌ست!

یعنی زمین قبر هم، آری گران است،

مردن نمی‌صرفد در این عصر!

ناچار باید زندگی کرد!

به نظرم طنز غمناک و قشنگیست. کسی کاملش را ندارد؟

حاشیه: این «صرفیدن» فعل جالبیست ها! سعی کنید صرفش کنید: فکر کنم فقط سوم شخص دارد! املایش را درست نوشته‌ام؟!

5 دیدگاه برای “ناچار باید زندگی کرد!”

  1. نگفته ای چگونه rate سایتمون را بالا ببریم حمییییییییییید؟

  2. می خواستم وقتی کلمه های کلیدی مثل بارکد زده می شود اول سایت ما بیاد…. راستی در مورد wufoo هم بنویس . من یک account توش درست کردم اوا نمی تونم به چیزی هایی که برام پست می شود(فرم همکاری) دسترسی پیدا کنم کجا بروم حممممممییییییییییید . اگه توستی بزن تو . gmail راستی چند تا سایت باحال و معروف و بدرد بخور که هر روز و همیشه خودت ویزیتشون می کنی و از لحاظ اطلاعاتی ، تکنولوژی و علمی بدرد بخور هستند بنویس برام …متشکرم .. از زحماتتم تشکر می کنم سایت خوبی داری . ما که دوستت داریم

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.