سونی: تاریخچه و راز موفقیت : آچار فرانسه
گوگل ترندز : سرویس جدید گوگل برای مشاهده آمار جستجوها برای کلمات و مقایسه آنها
نامه دیگری از ایران به آمریکا : از طریق سردبیر:خودم
نوشتههای گاه و بیگاه حمیدرضا محمدی
سونی: تاریخچه و راز موفقیت : آچار فرانسه
گوگل ترندز : سرویس جدید گوگل برای مشاهده آمار جستجوها برای کلمات و مقایسه آنها
نامه دیگری از ایران به آمریکا : از طریق سردبیر:خودم
۱- امروز داشتم آمار بازدیدکنندگان سایت شرکت را بازبینی میکردم تا این گزارش را با استفاده از آن بسازم. نکته عجیبی که نه تنها در این آمار بلکه در آمار چند سایت دیگر که با استفاده از سیستم آمارگیری گوگل آنها را ردیابی میکنم مشاهده کردم آمار بالای بازدیدکنندگان از چهار محال و بختیاری بین سایر نقاط ایران است. علاوه بر آن مورد میتوانید نگاهی به این یکی که مربوط به سایت دیگریست بیندازید:
فکر میکنم سیستم تشخیص جغرافیایی محل بازدیدکنندگان گوگل (حداقل برای ایران) ایراد دارد. مخصوصاً آن که مثلاً من تا به حال نامی از مرکزی در بین محلهایش ندیدهام و البته من نام اراک را بیشتر در قسمتی که نامشخص نشان داده میشود دیدهام.
۲- فیلترینگ جدید پدیده عجیب و غریبی است. یکی دو هفته پیش برای مدتی اراک گرفتارش شد، بعد مدتی به نرمافزار سابق رجعت شد و دوباره برگشته. یک نکته عجیب و غریب در مورد این فیلترینگ آن است که این طور به نظر میرسد که چند نفر پشت نرمافزارش نشستهاند و همین طوری سایتها را میبندند و باز میکنند! این را با مشاهده سایتهایی که امروز بستهاند و فردایش باز میگویم. نکته عجیب و غریب دیگر را امروز دیدم. صبحی من داشتم سایت مجله تایم را نگاه میکردم، بعد از خواندن خبروارهای که از جای دیگری برای خواندنش آمده بودم توجهم به نقل قولهای روزش جلب شد و جالب آن که روی پیوند هر کدام از نقل قولها که میزدم به صورت تصادفی امکان داشت که صفحه مقصد فیلتر باشد یا نباشد و وقتی به صفحه قبلی برمیگشتم و دوباره امتحان میکردم نتیجه متفاوتی با دفعه قبل میگرفتم. این نشان میدهد که یک جای کار ایراد دارد که احتمالاً به خاطر همین هم یکی دو هفته پیش یک بار برگشت به نرمافزار قدیمی صورت پذیرفته است. البته میتوان حدس زد که چون دست توانمند ایرانی در کار بوده و باعث این همه صرفهجویی شده آخرش اینطوری شده! از نقل قولها این یکی به نظرم جالب آمد.
سلاحهای ایرانی : از عصر برنز تا پایان قاجاریه : منوچهر مشتاق خراسانی
تاریخ شمشیرهای ایرانی : ذوالفقار نه خمیده بود و نه دوسر
فلیکر فرادادههایی را که معمولاً دوربینهای دیجیتال راجع به مشخصات خودشان و همچنین تنظیمات و وضعیت دوربین در حین گرفتن عکس ثبت میکنند (و با نام EXIF خوانده میشوند) برای عکسهای آپلود شده ذخیره میکند و آنها را نشان میدهد.
برایم جالب بود بر اساس این دادهها آمار مقایسهای پراستفادهترین دوربینها را بدانم. در این صفحه آنچه را که میخواستم یافتم. جالب اینجاست که طبق این آمار (که البته دینامیک است و شاید زمانی که شما به آن مراجعه میکنید اوضاع عوض شده باشد) در بین گوشیهای دوربیندار سونی اریکسون کی۷۵۰آی رتبه اول را دارد. البته در نظر داشته باشید که همه گوشیهای دوربیندار اطلاعات EXIF را پشتیبانی و ذخیره نمیکنند. در هر صورت علاوه بر این اطلاعات آماری، در این سایت و در این صفحه مجموعهای از ابزارهای آنلاین در اختیار کاربران قرار گرفته که با استفاده از آنها میتوانند بدون نیاز به فتوشاپ و نرمافزارهای مشابه آن مجموعهای از افکتهای بدیع را به آسانی ایجاد کنند.
برای من تا به حال این اتفاق نیفتاده بود: بعدازظهری خواب بودم و داشتم خواب میدیدم. درست همه خوابم یادم نیست ولی در قسمتی(!) از آن خواب دیدم که ساعت گوشی موبایلم(!: دقیقاً مثل ساعت عقربهای خودم بود: صفحهاش سفید و عقربههایش سیاه) در یک جای تاریک افتاد روی زمین و داشتم سعی میکردم پیدایش کنم! حالا در این حین زنگ اس.ام.اس گوشی موبایلم به صدا در آمد، یک لحظه ایستادم: «وای! حالا بدون ساعت گوشیم، چطور اس.ام.اس را بخوانم؟!» و بعد باز شروع کردم به گشتن دنبال گم شده موهوم … .
یادم نیست آخر ماجرا چی شد ولی وقتی بیدار شدم به سرعت گوشی موبایلم را برداشتم و دیدم که نیم ساعت پیش برایم یک اس.ام.اس آمده!
نگاهی به این بریده روزنامه بیندازید:
شنیده میشود که درن روز وبلاگنویس ملبورنی دیروز قراردادی به مبلغ ۵ میلیون دلار آمریکا برای فروش وبلاگ خود به نشانی پروبلاگر دات نت با شرکت فرفکس مدیا امضا کرده است … .
جالب به نظر میرسد: یک وبلاگ به مبلغ ۵ میلیون دلار!
ایران، برنامه اتمی و قیمت نفت : از طریق سردبیر:خودم
دستهبندی موضوعی – آماری میتواند به خود آدم و خواننده نوشتههای آدم نشان دهد که ذهن وبلاگنویس درگیر چه موضوعاتی است و به صورت روزمره با چه مقولههایی برخورد دارد مخصوصاً اگر وبلاگ، یک وبلاگ شخصی باشد. البته اوایل قصد داشتم از موضوعات کاری خودم هیچ حرفی اینجا به میان نیاورم، ولی خوب آدمی که تقریباً تمامی روزش با یک سری درگیریهای خاص میگذرد نمیتواند از آنها در آینههای زندگی روزمرهاش بازتابی نشان ندهد.
چطور ترافیک خودمان را از آمار سایت حذف کنیم؟ : برای وردپرس و سایر مبتنی بر پی اچ پی ها
افزونه های مختص طراحی وب فایرفاکس : CSS Viewer بینشان نیست؟
امشب کانال سه تکههایی از فیلم ترمینال اسپیلبرگ را نشان داد. در این فیلم ویکتور که اهل کشور خیالی کراکوژیاست پس از ورود به فرودگاهی در نیویورک به جهت آغاز جنگ داخلی در کشورش و به رسمیت شناخته نشدن حکومت کشورش توسط آمریکا مجبور میشود مدتی طولانی در فرودگاه ماندگار شود. در بین تحلیلهای فیلم اشاره شد به این که داستان این فیلم اقتباسی از سرگذشت واقعی یک ایرانی است که در فرودگاهی در فرانسه به سرنوشتی مشابه دچار شده بوده. مسأله جالبی بود، فکر کردم ارزش دارد جستجویی در مورد آن بکنم: آنچنان که در منابع آمده این ایرانی (مهران کریمی ناصری) بعد از آن که طبق ادعای خودش پس از ورود به فرودگاه شارل دوگل پاریس در سال ۱۹۸۸ مدارک شناسایی و پناهندگیش ربوده شد و نتوانست هویت خود را به اثبات برساند به دلیل آن که راه پس و پیش نداشت مقیم فرودگاه شد. حتی با وجود آن که در سال ۱۹۹۹ دولت فرانسه به او اجازه اقامت موقت و گذرنامه پناهندگی داد به دلیل آن که او (گویا به لحاظ مشکلات روانی پیش آمده) منکر هویت ایرانی خود شد و ادعا کرد هویت وی درست شناسایی نشده حاضر نشد قدم به خاک فرانسه بگذارد. او که گویا هنوز هم ساکن فرودگاه شارل دوگل فرانسه است و خود را «آقا، آلفرد» مینامد با همراهی یک نویسنده انگلیسی کتابی از زندگی خود به نام مرد ترمینال به چاپ رسانده است و تا کنون دو فیلم (+ و +) نیز با اقتباس از ماجرای او ساخته شده است (هر چند هیچگاه رسماً اعلام نشده که داستان فیلم اسپیلبرگ مقتبس از زندگی اوست اما به گزارش برخی منابع از جمله مجله گاردین شرکت سازنده فیلم (دریمورکز) دویست و پنجاه هزار دلار بابت حق امتیاز داستان کریمی ناصری به او پرداخت کرده است).