علت این فاصله طولانی بین نوشته ها در روزهای اخیرم خرابی کامپیوتر خانگیم بوده که امیدوارم علی رغم بدقولیهای قبلی به زودی برایم درستش کنند.
Category: وبلاگ خودم
خودشیفتگی از نوع مجازی
۱- گاهی که کنجکاو میشوم ببینم چقدر «هستم» معمولاً نام دامنههای سایتهای مرتبط با خودم را با استفاده از ابزارهای مخصوص این کار ردگیری میکنم. امروز هم آمدم همین کار را بکنم که عبارتی که در عنوان صفحهی اول نخستین نتیجهی گوگل برای این عبارت نوشته شده توجهم را به خودش جلب کرد:
تا به حال ندیده بودمش! هر چند بارها و بارها همین عبارت را جستجو کرده بودم و در بسیاری از موارد روی اولین نتیجه کلیک کرده بودم. درست مثل ساعت دیجتیالیی که امروز برای اولین بار روبروی جایی که هر روز ساعت ورود و خروجم را به و از شرکت توی لیست مخصوص مینویسم دیدمش و فکر میکردم تازه نصبش کردهاند، اما فهمیدم که ماهها پیش از این که من بیایم این ساعت همینجا بوده! من را بگو که هر روز برای ثبت ساعت با کلی زحمت از موبایلم استفاده میکردم!
«دوز روازنهی خودشیفتگی شما!» : تعبیر جالبی است.
۲- بیشتر وقتها به جای عبارت شمارهی ۱، عبارت link popularity را جستجو میکنم و همیشه روی این نتیجه که گاهی اولین و گاهی دومین نتیجهی یافت شده است کلیک میکنم. این سایت نتایج جالبی را در اختیار علاقمندان به این گونه تحلیلها میگذارد. مثلاً این نمودار نشان دهندهی تاریخچهی بالا و پایین شدن تعداد لینکهای ورودی به سایت من است:
۳- این سایت از آن سایتهایی است که احتمالاً برای علاقمندان به طراحی وب و استانداردهای مرتبط با آن مفید است. بد نیست طراحیهایتان را با معیارهای این سایت بسنجید. نتایج مربوط به من را اینجا ببینید.
پانورامیو
دو روزی نبودم. برگشتنی، اولین موردی که باعث جلب توجهم شد این نظر جالب دربارهی مطلب «دوربینهایی که میدانند کجا هستند» بود:
صاحب ِ نظر سرویس آنلاین پانورامیو است و میبینید که به ضعف نقشههای یاهو در مقایسه با نقشههای گوگل در ارائهی جزئیات مناطق جغرافیایی خارج از محدودهی کشور آمریکا اشاره میکند و اظهار میکند که شرکتش با استفاده از نقشههای گوگل قابلیتهای بیشتری را ارائه میکند. البته امکان این وجود دارد که این نظر به صورت اسپم و انبوه گذاشته شده باشد (برای تمام نوشتههایی که به مطلب فلیکر یا تککرانچ در این مورد لینک دادهاند)، اما خوب به هر حال جای درستی گذاشته شده، ضمن این که شرکتهای این تیپی این روزها خیلی نسبت به این که متهم به اسپم پراکنی شوند حساسیت دارند.
یک نکتهای که در تحلیل رفتارهای بازاریابی شرکتهای عرضهکنندهی خدمات آنلاین جالب توجه است (و با مشاهدهی این نظر به ذهنم رسید) رویهای است که فکر میکنم به آن فروشندگی به شیوهی دورهگردی میگویند که نماد و نمونهی کامل آن شرکت سیلزفورس است. این گونه شرکتها با وجود آن که عرضهکنندهی خدماتی هستند که با احتمال بالا خود مشتری برای دریافت آن به آنها مراجعه خواهد کرد، خودشان پیشقدم میشوند، به صورت فیزیکی در محل مشتریان عمده حضور پیدا میکنند و با مشتریان خردهپا به صورت دوستانه وارد گفتگو میشوند. لحن ایمیلها و پیامهای اطلاعرسانی آنها معمولاً خیلی حالت رسمی و شرکتی ندارد و تلاش میکنند این گونه وانمود کنند که شما حتی در صورتی که هیچگاه مشتری آنها نباشید برای آنها اهمیت دارید. به نظرم این روزها که تقریباً تمامی خدمات مبتنی بر فناوری به صورت رقابتی و توسط چندین شرکت بزرگ و کوچک عرضه میشوند، عاملی که در کنار کیفیت و منحصر به فرد بودن خدمات میتواند در موفقیت این گونه شرکتها مؤثر باشد اتکا به روشهای بازاریابی این شکلی و طرح قابلیتها در تمامی صحنههایی است که بحثی پیرامون موضوع مورد نظر جریان دارد.
خارجیهای بیمرام
این تفکری که گاهی وجود دارد مبنی بر این که تمام آدمهای کاردرست آمریکایی و اروپایی (و استرالیایی؟ 😉 ) به سرعت جواب آدم را میدهند و مشکلات را حل میکنند اگر چه در خیلی از موارد مصداق دارد و درست است ولی همیشه درست نیست. نمونهاش همین مشکلی که الان برای من پیش آمده. من مدتهاست برای ارسال خبرنامه از خدمات سایت زوکدا استفاده میکنم (عنوان مشترک شوید در ستون سمت راست) که انصافاً از لحاظ قابلیتها بینظیر و منحصر به فرد است. در طول مدت زمان استفاده به مشکلات ریز و درشت زیادی برمیخوردم که از طریق سیستم ارسال خطای داخلی آن، آنها را گزارش میکردم. علاوه بر آن -نظر به درخواست تیم خدمات دهنده در سایت خودشان برای دریافت ایدههای جدید- بارها و بارها پیشنهادهای خودم را برای آنها ارسال کردم. اما حتی یک بار هم پاسخی از تیم پشتیبانی دریافت نکردم و هیچکدام از مشکلات من هم حل نشد، تا این که چند روز پیش متوجه شدم که دیگر نمیتوانم با نام کاربری خودم وارد سیستم شوم و سیستم حتی امکان بازیابی کلمهی عبور را هم به من نمیدهد. تماسهای مکرر با تیم پشتیبانی به جایی نرسید تا این که نهایتاً با نظری (کاملاً مؤدبانه و محتاطانه 😉 ) روی وبلاگ این سرویس مشکل خودم را مطرح کردم، که تنها پاسخ دریافتی من (و چند معترض دیگر) حذف نظر از روی وبلاگ بود. با یکی از این وبلاگنویسان کله گندهی خارجی هم که از این سیستم استفاده میکند (و اتفاقاً هموطن مؤسسان همین سرویس هم هست) تماس گرفتم تا ببینم مشکل فقط مال من است یا عمومیت دارد. پاسخ دریافتیم نشان داد که مشکل احتمالاً کاربران مشهور و پرنفوذ سیستم را در بر نمیگیرد. به هر حال، با یک نظر این بار نه چندان مؤدبانهی دیگر روی وبلاگ زوکدا از آنها خواستهام که حداقل فهرست مشترکین من را (که مجموعاً چیزی حدود ۱۳۰ نفر باید باشند که حدود ۴۰ تایشان مشترکین همین وبلاگند) در اختیارم بگذارند. البته یک پشتیبان نه چندان قدیمی از این فهرست دارم ولی اگر جدیدترین را بتوانم به دست بیاورم بهتر است.
ضمناً بد نیست اشاره کنم که مثل این که شایعههایی پشت سر تیم راهاندازندهی استرالیایی این سرویس وجود دارد، مبنی بر این که آنها قبلاً جزء گروههای فرستندهی پیامهای هرز بودهاند و خیلی هم آدم حسابی و خوش سابقه نیستند. به هر حال همه جا و بین تمام ملیتها همه جور آدمی پیدا میشود.
پینوشت: سیستم ارسال خبرنامه را تغییر دادم و از این به بعد خبرنامههای اینجا با استفاده از خدمات سایت فیدبرنر ارسال میشود. برای آن تعدادی از مشترکان که در آخرین پشتیبانم داشتمشان درخواست ثبت نام مجدد فرستادم. در مورد باقیماندهی آنها که حدود ده تایی از جدیدترین مشترکین باید بشوند کاری نمیشد کرد. سر فرصت راهنماهای مربوط به خبرنامهی الکترونیکی را هم بهروز خواهم کرد.
روشهای ابتکاری نمایش مطالب در وبلاگها
نحوهی نمایش مطالب وبلاگها تقریباً همه جا یکسان است: جدیدترین مطالب در صفحهی اول قرار میگیرند و مطالب قدیمی به بایگانی منتقل میشود. اصلاً این نحوهی نمایش مطالب برای بسیاری از ما یک جور تعریف از وبلاگ است. اما این شکل نمایش مطالب گاهی ضعفهایی دارد که وبلاگنویسان را به فکر تغییر این روند میاندازد. مهمترین ضعف این نحوهی نمایش، از دید خارج شدن مطالب برجسته یا پرخواهان و پرخوانندهی یک وبلاگ است که ممکن است وبلاگنویس دوست نداشته باشد به همین راحتی و صرف انتقال به بایگانی از دید خواننده خارج شود. راهکارهایی برای برطرف کردن این ضعف اندیشیده شده. استفاده از خروجیهای سیستمهای آمارگیری و نمایش چند مطلب پرخواننده در صفحهی اول یکی از این راهکارها بوده است. یک راهکار دیگر برای حل این مشکل را در این وبلاگ میبینید: امکان انتخاب سه شکل نمایش متفاوت مطالب از سوی بازدیدکننده. به این ترتیب بازدیدکنندهای که تازه به این وبلاگ میرسد میتواند به سرعت به بهترین مطالب وبلاگ دست پیدا کند.
حاشیه: بیشتر وقت امروزم به طراحی و تکمیل عنوانهای منوی بالایی اینجا گذشت. این منو علاوه بر آن که باعث میشود ستون سمت راست کمی خلوتتر شود (بایگانی و روزانهها که حالا اسمش شده پیوندها را به آنجا منتقل کردهام) به اندازهی کافی انعطافپذیر است و میتوانم با استفاده از آن راحتتر صفحات و مطالب غیروبلاگی را در دسترس قرار دهم.
نظرات هرز
اگر وبلاگ داشته باشید و سیستم مدیریت محتوای آن از این سیستمهای شناخته شده باشد احتمالاً با معضلی به اسم اسپم یا نظرات هرز آشنایی دارید: انبوهی از نظرات غیرواقعی که حاوی تبلیغات محصولات خاص یا لینک به سایتهای عرضهکنندهی آنهاست و اکثر آنها به صورت خودکار و توسط نرمافزارهای کامپیوتری گذاشته میشوند (جالب است که بخش یادداشت مهمان انگلیسی سایت قدیمی من هم -که تا آنجا که یادم هست کدش را خودم نوشتهام [با پرل] و احتمالش کم است که آنجا طعمهی اینجور حرکات خانهبرانداز شود- از این معضل در امان نمانده. البته به نظر میرسد اسپمهای آنجا بیشترشان دستی باشند تا اتوماتیک چون مهاجمان در آنجا چند راه مختلف برای ایجاد لینک را آزمایش کردهاند که نظر به نفوذناپذیری برنامههای اینجانب [جهت اطمینان اینجا را ببینید 😉 ] تلاششان بیثمر بوده).
به هر حال سیستم مدیریت وبلاگ وردپرس راهحلهای مؤثری برای مقابله با این معضل دارد که معروفترینشان همین افزونهی اکیسمت است که از جمله افزونههایی است که همراه خود بستهی اولیه وجود دارد و فقط نیاز است کاربر آن را فعال کند و با کدی که از wordpress.com میگیرد وبلاگش را تحت محافظت این افزونه درآورد. من هم چند وقتی که از راهاندازی اینجا گذشت مجبور شدم این افزونه را فعال کنم تا جلوی نظرات هرز مقطعی را بگیرد و انصافاً هم در ابتدای فعالسازی که من اسپم زیاد داشتم خیلی خوب کار میکرد. اما تقریباً میتوانم بگویم چند هفتهای میشود که این افزونه خیلی بد عمل میکند و بسیاری از نظرات واقعی را اسپم تشخیص میدهد. جالب است که سایت خود این افزونه نشان میدهد تا به حال ۹۴% از نظراتی که به سایتهای محافظت شده توسط این افزونه ارسال شدهاند اسپم تشخیص داده شدهاند و به نظر من احتمال این که این افزونه با اشتباهات خود باعث از دست رفتن درصد بالایی از نظرات خوانندگان وبلاگها شود زیاد است (مخصوصاً وبلاگهایی که تعداد نظراتشان آنقدر بالاست که صاحبش فرصت نمیکند قسمت نظرات اسپم را چک کند).
البته این را هم بگویم که فعلاً قصد ندارم این افزونه را غیرفعال کنم، چون با وجود مشکلات آن فکر نمیکنم جایگزین بهتری برای آن پیدا شود.
گنج ادب
صدابلاگ را برداشتم تا از امکاناتش (پایگاه دادههای مایاسکیوال) استفادهی مفیدتری بکنم (هنوز میتوانید به دو نوشتهی صدادارم در دستهبندی صدابلاگ دست پیدا کنید). استفادهای که میتواند برای همه مفید باشد: گنج ادب مجموعهای از آثار شاعران پارسیگو است (فعلاً شامل دیوان کامل حافظ، رباعیات خیام، شاهنامهی فردوسی و مثنوی مولوی) که ضمن ارائهی این آثار به صورت طبقهبندی شده امکان جستجو در متن آنها را فراهم میآورد. البته راجع به این کار جدید هنوز خیلی مطمئن نیستم، برای همین هم فعلاً از قرار دادن همهی آنچه را میتوانستم در این مجموعه قرار دهم صرف نظر کردم. باید مطمئن شوم که آیا امکانات محدود میزبانی وبم توانایی جوابگویی چنین سیستمی را دارد یا نه.
روزی امروز
نمودار فعالترین نویسندگان وبلاگستان فارسی در ماه تیر : من جزو ۲۵ نفر اولم! البته وبلاگستانش خیلی بزرگ نیست و فقط شامل وبلاگهای لیست دو در دو است.
روزی امروز
ایرانیها چه نظری دارند؟ : نقل از بی بی سی فارسی
جهش گوگلی
رتبهی گوگلی صفحهی اول اینجا به صورت جهشی و ناگهانی از ۰ به ۵ رسیده (با استفاده از این ابزار اگر نوار ابزار گوگل را ندارید یا نمیخواهید از آن استفاده کنید میتوانید رتبهی گوگلی سایت مورد نظرتان را ببینید). البته گویا این طبیعت رتبهی گوگلی است (ارتقای ناگهانیش را میگویم) و خیلی هم اتفاق مهمی نیست، فقط چون خواستم برای استفادهی احتمالی بعدی خودم و دیگران حدود زمانی را که یک سایت تازه راه افتاده به یک رتبهی گوگلی مناسب میرسد دستم باشد این اتفاق را ثبت کردم. (توضیح برای آنها که نمیدانند: رتبهی گوگلی تقریباً امتیازی است که گوگل به سایتها میدهد و از آن در مرتب کردن نتایج جستجوی خودش استفاده میکند، به عنوان نمونه وقتی شما یک کلمهی خاص را جستجو میکنید که در دو سایت با شرایط یکسان یافت میشود گوگل سایتی را که رتبهی گوگلیش بالاتر است بالاتر و زودتر از آن یکی نشان میدهد.)