دربارهٔ من:
آخرین نظردهندگان:
- Anonymous دربارهٔ تماشای ریحان
- لیام دربارهٔ @hrmoh
- سمانه ، م دربارهٔ @hrmoh
- M دربارهٔ شرح یک تجربه: سیانوژن روی گوشی LG Optimus 4X
- مسعود دربارهٔ @hrmoh
مشترک شوید:
ایمیل خود را در جعبهٔ زیر وارد کنید و دکمهٔ اشتراک را بزنید.
جستجو:
خط نشانهای چینی و گویش الویری
۸۸/۱۰/۱۴در خط چینی -گویا- برای هر کلمه یک نشانهٔ یکتا و تجزیهناپذیر به الفبا وجود دارد مثلاً کلمهٔ «زن» را اینطور مینویسند:
و کلمهٔ «نهمین ماه» را اینطوری (فکرش را بکنید: برای «نهمین ماه» یک نشانهٔ جدا دارند! برای اولین، دومین، …، بیستمین ماه چطور؟!):
فکر میکنید چنین خطی چند نشانهٔ یکتا دارد؟ پاسخ چیزی حدود چند ده هزار است (به گفتهٔ ویکیپدیا ۴۷۰۳۵ نشانه)! از کسانی که با این خط آشنایی دارند هم گویا انتظار نمیرود که تمام نشانههای آن را بشناسند. اما آیا چند ده هزار نشانه برای نوشتن تمام کلمات یک زبان کافی است؟ مسلماً نه! مگر آن که با ترکیب آنها نشانههای جدید ساخته شود. چینیها گویا از همین روش استفاده میکنند و عملاً با ترکیب این نشانهها در جهتهای مختلف نشانههای جدید میسازند. البته این که ترکیب دو کلمه چه معنایی خواهد داد ،گویا، تا حدود زیادی وابسته به فرهنگ چینی است. مثلاً ترکیب دو کلمهٔ بالا در کنار هم نشانهای را میسازد که معنیش «حاملگی» است (خط اول تصویر)!
نمونههای دیگری هم هستند. مثلاً چینیها برای «سر و صدا» هم نشانهٔ جداگانه ندارند و نشانهٔ آن را از ترکیب چند نشانهٔ دیگر میسازند. فکر میکنید از ترکیب چه نشانههایی؟ مثال سوم تصویر پایینی را ببینید:
در هر حال، این مطلب را حین مرور سرسری این کتاب دیدم (صفحات ۱۵۱ و ۱۵۲). به نظرم جالب آمد.
شاید خیلی با ارتباط نباشد اما به نظرم اگر علاقمند بودید سری به این صفحه بزنید و مشخصات گویش الویری را هم ببینید. گویشی که به نظر میرسد ریشهٔ فارسی دارد، اما در صرف افعالش مذکر و مؤنث دارد و…! صرف فعل دویدن در این گویش:
۸۸
۸۸/۰۱/۱۷همین پریروز از تعطیلات طولانی بیست روزه برگشتهام. دوری از اینترنت و کلاً کامپیوتر مزه داده و فعلاً چندان میلی به بازگشت به عادتهای پیش از عید ندارم. کلی ایمیل نخوانده دارم و … .
میدانید؟! مدتهاست که شبها پیش از خواب، راجع به کارهایی که قرار است انجام دهم فکر نمیکنم و برای آمدن فردا اشتیاق ندارم! شدیداً نیاز به تغییر دارم. امیدوارم امسال فرصت تغییر را بیابم و بتوانم از آن استفاده کنم.
سال نو مبارک!
حدیث نفس!
۸۷/۱۱/۲۲شما از تلفن همراهتان چه استفادهای میکنید؟ بیشتر صحبت میکنید؟ پیامک میفرستید؟ یا …؟! این نمودار را ببینید:
نمودار را از سایت گراف جم برداشتهام، از این صفحه. ایدهی این سایت آن است که بازدیدکنندگان و علاقمندان به سایت با کمک ابزارهای آن نمودارهای طنزآمیز و خندهدار درست کنند. بگذریم!
دو یا سه هفته پیش من گوشی موبایلم را (روشن و در حال کار) با ماشین لباسشویی شستم و بعد از آبکشی، از جیب کاپشنم بیرونش آوردم.
توصیهی اقتصادی: اگر شما هم بلای مشابهی سر گوشیتان آوردید، اولین کاری که میکنید این نباشد که سعی کنید روشنش کنید تا ببینید کار میکند یا نه. سعی کنید بگذارید به اندازهی کافی خشک شود، بعد …
به هر حال، توصیهی بالایی حاصل جستجوهای بعد از واقعه -به دنبال راه علاج- است و من دقیقاً اولین کاری که بعد از بیرون آوردن آن از جیب کاپشنم کردم روشن کردن آن بود! روشن شد، البته فقط فلاش دوربینش. بعد از آن یکی دو باری گوشی را باز و بسته کردم. همه جایش را خشک کردم و امتحانهای مجدد، نتیجهای جز حداکثر همان روشن شدن فلاش دوربین یا چراغ مادون قرمز نداشت. باتری را به کمک فلاش دوربین کاملاً خالی کردم. اما بعد از آن دیگر گوشی باتری را شارژ نکرد …، کم کم به فکر تعمیرکار افتادهام و البته به دنبال آن وسوسهی خرید یک گوشی جدید یقهام را محکم گرفته و دستش را توی جیبم کرده این روزها و من ضعیفالنفس به زودی احتمالاً در برابرش تسلیم خواهد شد و … .
در هر صورت، در این مدت نبود گوشی موبایل را من به صورت متفاوتی احساس کردهام. من با «تلفن» موبایل خیلی کمتر از حد متعارف سر و کار داشتهام و دارم. میدانید؟! نبود گوشی، در گام اول، باعث شد -بعد از مدتها- سراغ ساعت زنگدار قدیمیم بروم و تازه بفهمم زنگ آن چندان مطمئن کار نمیکند. هر چند، همان پیشترها هم صبحها معمولاً چند دقیقه پیش از این که موبایلم زنگ بزند از خواب بیدار میشدم. الان هم همینطور است! با این تفاوت که این روزها با خیال راحت تا صبح، یکسره نمیخوابم و معمولاً نیم ساعت یا یک ساعت پیش از ساعت مقرر بیدارم.
مشکل دیگر، مربوط به پخت و پز است و زمانهایی که باید طول بکشد تا مرحلهی بعدی پختن را انجام دهم. برای این کار یک زمانسنج ویندوزی داونلود کردم که چندان ازش خوشم نیامد. این چند وقته، یا از این ساعت زنگی آنلاین استفاده میکردهام یا زمان شروع هر مرحله را روی کاغذ مینوشتهام تا حواسم به کارم باشد.
لیست خریدها (چند بار رفتهام برای خرید یک چیز خاص، یادم نیامده چه میخواستم بخرم، کلی آت و آشغال اضافی خریدهام، برگشتهام و متوجه شدهام آن چیز ضروری بین لیست خریدهایم نیست!)، موعد پرداخت هزینهی اینترنت، موعد اجارهخانه و … ! میدانید؟! من به یک گوشی موبایل احتیاج دارم، البته احتمالاً فقط به یک «گوشی» موبایل!
به هر حال، وبگردی دربارهی گوشیها را شروع کردهام. این روزها صفحههای لمسی و جی.پی.اس متداول شده و من هم تقریباً مصمم هستم که -اگر خواستم بخرم- این بار یک گوشی حائز این قابلیتها و «سیستمعاملدار» بخرم، ترجیحاً ویندوزی، اما با بودجهای که در نظر گرفتهام احتمالاً معقولترین گزینه نوکیا ۵۸۰۰ اکسپرس میوزیک است که سیمبینی است. شاید هم بر وسوسهی پرخرجم غلبه کردم و همان گوشی آب کشیده را فرستادم تعمیر، تا ببینم چه میشود.
شب دوم از شب یلدا طولانیتر است
۸۷/۱۰/۰۲
آیا میدانید که لحظه شروع زمستان و تحویل خورشید به برج جدی امسال در ساعت ۱۵ و ۳۳ دقیقه و ۴۵ ثانیه روز اول دی ماه ۱۳۸۷ اتفاق میافتد و به این دلیل شب دوم دی ماه از شب اول (شب یلدا) طولانیتر است؟
در تهران شب دوم دی ماه از شب اول نیم ثانیه طولانیتر است.
بیربطنوشت: چند روزی ولایت بودم، به همین دلیل آمار ایمیلهای نخوانده، نظرات بازبینی نشده (گزیر) و حاشیههای اعمال نشده (گنجور)ام کمی بالا رفته. از دوستانی که در انتظار پاسخ یا عکسالعملی از طرف منند خواهش میکنم همچنان صبور باشند!
بیچاره خضر!
۸۷/۰۹/۲۴ما ازین هستی ده روزه به جان آمدهایم
وای بر خضر که زندانی عمر ابد است!
و اخطار میدهد که:
به احتیاط ز دست خضر پیاله بگیر
مباد آب حیاتت دهد به جای شراب!
این «خضر» را در بعضی شعرها مثل این بالایی باید گویا با دو حرکت خواند، احتمالاً چیزی مثل «خِضِر» تا وزن شعر درست باشد (در بیت اولی این طوری نیست). به هر حال اگر کسی تلفظ صحیح این اسم را در این موارد میداند، بگوید، یاد بگیریم!
در هر صورت، جناب «صائب» گویا از عمر جاویدان خوشش نمیآمده (گربه، گوشت و …؟! 😉 )، و احتمالاً باید برایش اظهار خوشحالی کنیم که زنده نمانده تا بشنود کارشناسان عقیده دارند که انسان میتواند تا ۱۰۰۰ سال عمر کند. البته گویا جناب صائب هممسلکانی در بین همان کارشناسان هم دارد چرا که طبق عنوان مقاله، عدهای از کارشناسان قصد دارند جلوی این کار نشده را بگیرند (متن مقاله را درست نخواندهام ببینم منظورش چیست)!
با این مضمون باز هم دارد:
خبر ز تلخی آب بقا 😉 کسی دارد
که همچو خضر گرفتار عمر جاوید است
داشتم تکبیتهای صائب را وزنیابی میکردم برای گنجور، این بیتها را دیدم، به نظرم جالب آمدند. خوبی قالبی مثل تکبیت این است که اضافه ندارد، شاعر جان نکنده تا کلی مزخرفات اضافی به یک بیت ناب اضافه کند تا شعرش از لحاظ ظاهری کامل شود. بیتهای دیگری را هم علامت زدهام، به نظرم جالبند. از آن جمله این بیت معروف است که میگوید:
یک عمر میتوان سخن از «زلف یار» گفت
در بند آن مباش که مضمون نمانده است
یک پند از نوع امنیت اجتماعی 😉 :
دل بی وسوسه از گوشه نشینان مطلب
که هوس در دل مرغان قفس بسیار است!
یک توصیهی شغلی:
در کارخانهای که ندانند قدر کار
از کار هر که دست کشد کاردانتر است
و سرانجام یک روایت خودشناسانه:
تا دادهام عنان توکل ز دست خویش
کارم همیشه در گره از استخارههاست
نورتون، سیا، گوگل و …
۸۷/۰۹/۲۲داشتم فیلم اولتیماتوم بورن را میدیدم. به این تصاویر از یکی از صحنههای فیلم دقت کنید:
ایراد فایرفاکس ۳ یا …؟
۸۷/۰۸/۱۵چند وقتی است مشکل عجیبی با فایرفاکس پیدا کردهام: بعد از این که کمی با فایرفاکس کار میکنم کلیک چپ ماوس کامپیوترم از کار میافتد. اوایل فکر میکردم مشکل از ماوس است، اما بعد از این که کارکرد کلیک چپ و راست را عوض کردم متوجه شدم که همان اتفاق این بار برای دکمهی کلیک راست هم میافتد در حالی که دکمههای دیگر ماوس کار میکنند و این اتفاق در نرمافزاری غیر از فایرفاکس نمیافتد.
از جستجوی مختصری که راجع به مشکل کردم اینطور دستگیرم شد که این ایراد اتفاقاً زیاد شاکی دارد و اخیراً کاربران فایرفاکس وقوع آن را زیاد گزارش کردهاند. از آنجا که این اتفاق در وضعیت Safe Mode هم میافتد مشکل مربوط به افزونهها نیست. راه حلی که فعلاً من با آن میسازم این است که همیشه یک برنامهی دیگر در کنار فایرفاکس در حال اجرا داشته باشم و هر وقت ماوس از کار افتاد با Alt+Tab سراغ آن برنامه بروم و دوباره برگردم به فایرفاکس تا مشکل موقتاً حل شود.
در هر صورت، بد ندیدم محض بروز کردن وبلاگ (و اعلام زنده بودن 😉 ) هم شده مشکل را اینجا مطرح کنم بلکه کسی راه حل نهایی آن را بداند.
در دست تعمیر
۸۷/۰۵/۰۳این عکس را به این دو تا اضافه میکنم:
توضیح بیشتر: این پیام «در دست تعمیر»، مربوط به سایت کوکامنت است که قبلاً دربارهی آن مطلبی نوشتهام (اینجا).
وقت میگذرانیم!
۸۷/۰۳/۱۸۱) تنبلی مفید و تنبلی مضر
میدانید؟! آدم تنبل دو جور داریم، درستتر بگویم «آدم» دو جور تنبلی میکند. یک جور تنبلی، «تنبلی مضر» است و یک جور دیگر «تنبلی مفید». فرض کنیم «شما قرار است کاری را انجام دهید»، و فارغ از این که چقدر تنبلید و چقدر میخواهید تنبلی کنید، چون «خودتان میخواهید آن کار را انجام دهید» یا خدای نکرده (که در مورد من مصداق ندارد) «مجبورید» آن کار را انجام دهید، «آن کار را انجام میدهید». فهمیدید که؟!
شاخه به شاخه
۸۷/۰۳/۱۳(۱)
حتماً تا به حال از منابع مختلف به گوشتان رسیده که حامیان فایرفاکس تصمیم گرفتهاند در روز عرضهی ویرایش ۳ این مرورگر رکورد بیشترین تعداد دریافت یک نرمافزار در ۲۴ ساعت را در کتاب رکوردهای گینس به نام فایرفاکس ثبت کنند. روز عرضهی فایرفاکس ۳ هنوز معلوم نیست اما اگر میتوانید در روز عرضهی فایرفاکس ۳ این مرورگر را دریافت کنید بد نیست در این صفحه (مطابق این دستورالعمل) برای کمک به دستیابی به رکورد مذکور ثبتنام کنید تا از تاریخ عرضهی فایرفاکس باخبر شوید. توجه داشته باشید که اگر نمیتوانید یا نمیخواهید در روز مورد نظر فایرفاکس را دریافت کنید (یا اصلاً از فایرفاکس استفاده نمیکنید بر خلاف من 😉 ) به نظر من بهتر است داوطلب نشوید چرا که اولاً این رکورد با تعداد ثبتنامها زده نمیشود و ثانیاً این یک رکورد برای فایرفاکس است نه برای کشورتان یا چیز دیگر.
(۲)
چند هفته پیش بود -فکر میکنم- برنامهی «پنگان» -اگر اشتباه نکنم- در شبکهی ۴ سیما، مصاحبهای داشت با تیم طراح نرمافزار آموزش تلاوت قرآن که به کمک روشهای هوش مصنوعی با مقایسهی صدای کاربر با نحوهی قرائت قاریان مشهور، نحوهی قرائت آنها را تصحیح میکرد و آنها را در یادگیری تلاوت قرآن یاری میرساند. چند نکته در مورد این برنامه نظرم را جلب کرد. اول این که -این یکی را امیدوارم اشتباه کرده باشم- من در یکی از بخشهای خبری سیما چیزی شنیدم در این مایهها که طراح این نرمافزار یک نوجوان ۱۳ – ۱۴ ساله است. در این برنامه (پنگان) خبری از هیچ نوجوانی نبود، هر چند به نظرم این امر (نوجوان بودن طراح یک نرمافزار مقایسهی اصوات) یک امر غیرممکن نیست اما تصور میکنم شنیدهی ابتدایی من یا از دستهی خبرهای ساختگی یا بیمنبعی باشد که این روزها به شنیدن و خواندنشان از رسانههای داخلی عادت کردهایم و یا نشانهی تلاشی باشد برای «نخبهسازی» آن هم به شکل جعلی (پسر به جای پدر و مانند آن) که نشانهی رواج تفکر بیمار دیگری است که این گونه دروغسازیها را به منظور کسب افتخارات بیارزش برای مملکت جایز میشمارد. نکتهی بعدی در مورد این برنامهی ۱۵-۲۰ دقیقهای آن بود که هیچ تصویر یا فیلمی از نحوهی عملکرد نرمافزار نمایش داده نشد که خوب با توجه به اشارهی ضمنی تیم فنی مبنی بر این که «هنوز در ابتدای راهند و جای کار در این زمینه زیاد است» کمی مشکوک به نظر میرسید. نکتهی آخر -و مهمتر از همه به نظرم- (که برای لحظاتی قهقههی کمیاب خندهی من را به دنبال داشت) اشارهی سرپرست تیم بود به این که آنها برای پیادهسازی این نرمافزار از روشهای هوش مصنوعی استفاده کردهاند که تا به حال در انحصار کشورهای اروپایی و آمریکایی بوده است!
(۳)
حرف از نخبههای کم سن و سال شد یادم آمد که چند روز پیش مطلبی خوانده بودم راجع به کشف مهم یک نوجوان ۱۶ ساله، خبرش را (به انگلیسی) اینجا میتوانید بخوانید. خلاصه آن که این آقا (دنیل برد) توانسته به روشهای مختلف چند نوع باکتری را جداسازی کند که توانایی تجزیهی پلاستیک را دارند. تجزیهی طبیعی ضایعات پلاستیکی ممکن است تا ۱۰۰۰۰ سال طول بکشد که باکتریهای جدا شده توسط این دانشآموز میتوانند این زمان را به چند هفته کاهش دهند. به گفتهی این کاشف نوجوان به این ترتیب میتوان مشکلی را که بشر عامل ایجاد آن بوده به کمک طبیعت حل کرد.
(۴)
شاید فیلم آخرالزمان را دیده باشید. آیا واقعاً نحوهی زندگی ساکنان بدوی جنگلهای قارهی آمریکا به آن صورتی بوده که در آن فیلم نشان داده شده؟ چند روز پیش خبری منتشر شد مبنی بر این که در میان جنگلهای آمریکای جنوبی نشانههای بومیان بدوی ساکن در میان این جنگلها دیده شده و از آنها تصویربرداری شده. مشاهدهی تصویر این بومیان در حالی که با تیر و کمان آسمان (هلیکوپتر تصویربرداران) را نشانه گرفتهاند خالی از لطف نیست. تصاویر را اینجا ببینید و اصل خبر را به انگلیسی اینجا بخوانید.