قومیت پرستی نوعی دفاع در برابر احساس حقارت است، یک نوع عصبیت است. فرقی نمیکند که قومیت پرست فارس باشد یا ترک و کرد و مانند آن. من گاهی در برابر کسانی که به صورت افراطی سعی در اثبات برتری قومیشان دارند عصبی میشوم و پیش آمده که با وجود آن که از اساس با حقایقی که طرفم به آنها اتکا میکند مخالفتی نداشتهام در برابر هر چه که او میگوید ایستادهام (از رفتار خودم دفاع نمیکنم، دارم اعتراف به یک ضعف میکنم).
این روزها این نوع رفتار قومیت پرستانه را در وبگردیهایم بیشتر بین ترکها میبینم. دقت کنید توجیهات و فلسفهچینیهای این یکی را. البته آبشخور بیشتر آنچه اینها میگویند تراوشات ذهنی قومیت پرستهای افراطی ترکیه است که پیشنیه خود را به سومریان (و نه اقوام ساکن جنوب روسیه) میرسانند و در همه جهات سعی در سرقت ریشههای تاریخی ملل دیگر و انتساب آنها به قوم خود دارند. نوع این نفی تاریخ واقعی و اتکا بر تاریخ جعلی میتواند از یک دیدگاه نمایانگر اظهار ندامت نسل امروزی از کردههای نسل پیشین قلمداد شود، حال آن که شجاعت و سلحشوری این پدران نفی شده شایسته افتخار و تمجید فرزندان آنهاست. جالب است بدانید که سرقت شخصیتها محدود به دانشمندان و شاعران ایرانی چون ابن سینا، ابوریحان بیرونی، مولوی و نظامی گنجوی نمیشود و یکی از وزرای سابق دولت ترکیه در مجمعی ادعا کرده حضرت محمد (ص) نیز ترک بوده است!
az in matlabe shoma aslan khosham nayamad shoma dar in matlab darid tork setizy mikonid.