چند روزی نبودم و از وقتی هم که برگشتم فرصت و حوصله آنچنانی برای وبگردی پیدا نکرده بودم تا دیروز.
در طول مدت مسافرتم یک به اصطلاح رمان الکی و آبکی را زورکی خواندم، همین هم باعث شده که ذهنم هر وقت بیکار میشود به طور خودکار از صحنههای آن داستان پر میشود. فکر میکنم باید یک فکری برای خودم بکنم، یا فاصله رمان خواندنهایم را از چند سال به دو سه ماه کاهش دهم یا به هیچ قیمتی تن به خواندن آت و آشغالهایی از این دست ندهم!