دربارهٔ من:
مشترک شوید:
ایمیل خود را در جعبهٔ زیر وارد کنید و دکمهٔ اشتراک را بزنید.
جستجو:
شرح یک تجربه: سیانوژن روی گوشی LG Optimus 4X
14/02/07مدتی (شاید بیشتر از یک سال و نیم پیش) است که از یک گوشی اندروییدی ال جی اپتیموس 4X -که با نام LG P880 هم شناخته میشود- برای مرور وب، چک ایمیل و کارهایی مثل این استفاده میکنم (و عملاً هیچگاه از آن به طور جدی برای کاربرد اصلی آن یعنی تلفن زدن استفاده نکردهام). این گوشی ویژگیهای خوبی دارد از جمله پردازندهٔ چهار هستهای (که البته مثل بیشتر چند هستهایها در بازیها و برنامههای سنگین پشتش داغ میشود)، یک گیگابایت رم، ۱۶ گیگابایت با ۱۲ گیگابایت قابل استفاده فضای ذخیرهسازی با قابلیت نصب حافظهٔ خارجی، دوربین و صفحهٔ نمایش با کیفیت مطلوب و البته نقاط ضعفی هم دارد: از جمله مصرف باتری بالا که طرفداران گوشیهای شارژنگهدار را راضی نمیکند و صدای پخش موسیقیِ نه چندان راضی کننده. خلاصه آن که در انجام آنچه من از آن انتظار داشتهام کاملاً موفق عمل کرده، ضمن آن که نرمافزار و رابط کاربری آن در مقایسه با نمونههای دیگری که دیدهام فوقالعاده است. ساده، در عین حال زیبا، سریع و تعداد نرمافزارهای اضافی از پیش نصب شده و مزاحم آن به نسبت نمونههای مشابه کم است. ضمناً رابط کاربری خود گوشی و نرمافزارهای مخصوص کامپیوترش با کیفیت بالایی به فارسی ترجمه شده و از لحاظ پشتیبانی از زبان فارسی (جدای از پشتیبانی ضعیف از تاریخ شمسی) من به شخصه نمرهٔ عالی به آن میدهم.
آن روزگاری که من به صرافت خرید یک گوشی اندروییدی افتادم حقیقتاً دنبال یک «گوشی تلفن» نبودم. نوکیای ۵۸۰۰م هنوز هم علیرغم خم شدن پین شارژر و آسیبهای بدنه و … گوشی تلفن اصلی من است و این پاره آجر خوشساخت -که در مواقع اضطرار به اندازهٔ کافی هوشمند هم هست- از لحاظ اندازه و قابلیتهای اولیه به نظرم خیلی مناسبتر و پایدارتر از گوشی ال جی برای کاربری به عنوان یک گوشی تلفن است. من آن موقع، در پی آماده کردن یک نسخهٔ اولیه از گنجور اندروید بودم و دوست داشتم یک دستگاه اندروییدی سطح بالا برای آزمایش همیشه دم دستم باشد. انتخابهای سطح بالای آن روزها محدود به HTC One X، سامسونگ گلکسی اس ۳ و همین گوشی میشد. تولیدات سامسونگ را به دلیل مسخرهای همیشه از انتخابهایم خارج کردهام و آن حس بدی است که نسبت به لوگوی SAMSUNG دارم! احساس میکنم زشت است و حضورش را -مخصوصاٌ همیشه جلوی چشم- تحمل نمیتوانم بکنم! در مورد HTC فاکتور قیمت و البته سابقهای که در رضایت از خرید دو گوشی دیگر ال جی داشتم باعث شد آن را کنار بگذارم. اپتیموس را با قیمتی حدود یک میلیون و صد هزار تومان خریدم و فکر میکنم با توجه به کاهش قیمت آن در این روزها -اگر نگرانی از بابت عدم ارائهٔ آخرین بهروزرسانی اندرویید برای آن نداشته باشید و راضی باشید تا ابد با لوبیا ژلهای سدّ جوع کنید ;)- هنوز هم انتخاب مناسبی میتواند باشد مخصوصاً برای آنها که مثل من دنبال یک «گوشی تلفن» نیستند. البته من بعدها به این نتیجه رسیدم که یک تبلت با صفحهٔ بزرگ و حدود ۱۰ اینچ میتوانست برای کاربردهای مد نظر مفیدتر باشد با این حال فکر میکنم انتخاب فعلیم هم انتخاب بدی نبوده.
بگذریم، همچنان که اشاره کردم بعد از آخرین بروزرسانی به نسخهٔ ۴.۱.۲ اندرویید، مدتهاست که بروزرسانی جدیدی برای این گوشی عرضه نشده و جسته و گریخته در اینترنت اگر بگردید صحبت این هست که این گوشی بروزرسانی رسمی جدیدتری نخواهد داشت.
این است که دیر یا زود اگر بخواهید از برنامههایی روی این گوشی استفاده کنید که از قابلیتهای نسخههای جدیدتر اندرویید استفاده میکنند باید فکر دیگری بکنید. آنچه در این نوشته به شرح آن میپردازم حاصل تجربهایست که من در تغییر سیستم عامل یا درستتر بگویم رام این گوشی به آخرین نسخههای سیانوژن با اندروید ۴.۴ داشتم. حقیقت این است که من بعد از رفتن این راه دراز از حاصل راضی نشدم و دوباره گوشی را به رام کارخانهای برگرداندم . اما میدانم که روزی دورتر باید دوباره همین راه را بروم لذا هم برای آن که راهنمایی باشم برای خودم و در آینده و عمر در تکرار تجربه هدر ندهم و هم برای آن که راهنمایی باشم برای دیگرانی که قصد رفتن این راه را -نرفته- دارند تصمیم گرفتم شرح این تجربه را اینجا بنویسم. اما پیش از آن توجهتان را به چند هشدار و زینهار جلب میکنم:
هشدار: تلاش برای دستکاری گوشی گرانقیمت عزیزتر از جانتان به این شیوههای شیطانی به آسانی میتواند باعث از کار افتادن آن -حتی برای همیشه- شود و حتی با وجود قرار داشتن دستگاه شما در دورهٔ گارانتی، دستکاری آن به این شیوه میتواند مانع تعمیر آن توسط گارانتی رسمی شود. اگر فکر میکنید در برابر این وسوسه تاب مقاومت ندارید ادامهٔ نوشته را نخوانید! اگر اعصاب ندارید از این کار چشمپوشی کنید و اگر نمیتوانید ریزش تک تک تارهای موهایتان را در حین تلاش مذبوحانه برای زنده کردن دوبارهٔ گوشیتان ببینید و به موهایتان علاقمندید از همینجا برگردید. ضمناً نویسندهٔ این نوشته در برابر سؤالات احتمالی و نیاز به راهنماییها پاسخگو نیست و حتی در وبگاه خودش ماه تا ماه که سهل است؛ سال تا سال سر و کلهاش پیدا نمیشود.
این که گوشیهای اندروییدی بعد از مدتی دیگر مشمول بروزرسانیهای ارائه شده از سوی کارخانهها نشوند امری متداول است و حتی شامل گوشیهای روزگاری پرآوازه و پرمشتری هم میشود. دلیلش را نمیدانم. ممکن است در بعضی موارد امکانات سختافزاری دستگاه واقعاً در حد اجرای نسخههای جدید سیستم عامل نباشد اما عموماً میتوان به عدم علاقهٔ تولیدکنندگان به صرف نیرو و هزینه برای نگهداری و پشتیبانی از دستگاههایی که فروش خود را کرده و سود خود را برگرداندهاند به عنوان علت اصلی، و ترغیب کاربران به خرید مدلهای جدیدتر به عنوان علت فرعی مشکوک بود. این به نوعی قطع خدماترسانی به مشتریان قدیمی گاهی جنبهٔ افراط هم به خود میگیرد و شامل گوشیهایی میشود که هنوز از عمر گارانتی رسمی آنها بیش از یک یا دو سال باقی مانده. به عنوان حاشیه بد نیست اشاره کنم که ال جی در این زمینه بدنام است و بنا به سابقه، خلاف این رویه را غول از یال و کوپال افتاده: «نوکیا» دنبال میکرده که بعضاً برای گوشیهای به تاریخ پیوستهاش هم هنوز بروزرسانی ارائه میکند:
تماشای ریحان
13/07/30دوستان و بزرگواران زیادی به واسطهٔ کارهایی که من روی گنجور انجام دادهام مرا مرهون الطاف خودشان کردهاند. در کنار انبوهی از ایمیلهای تشکرآمیز و کمکهای داوطلبانهٔ مادی و معنوی، بعضی از استادان بزرگوار کارهای خودشان را به عنوان هدیهٔ شخصی برای من ارسال کردهاند که یکی از زیباترین آنها قرآن ریحان کار استاد بهرام سالکی بوده است.
از زمان دریافت این هدیه -که نمیدانم شاید سال پیش یا سال پیشتر از آن بوده باشد- مفتون زیبایی این قرآن بودهام و دوست داشتم فرصت پیدا کنم و اینجا آن را برای کسانی که -همچون خود من پیش از دریافت این هدیه- از وجود چنین گنجینههایی بیخبر ماندهاند معرفی کنم.
انبوهی از تذهیبها و نقش و نگارها در کنار خط زیبای ریحان شما را به تفرج در گلستان هنر ایرانی دعوت میکند. با توجه به تنوع این نقوش و این که در هر صفحه، حتی برای نمایش شمارهٔ آیات شاهد ظهور نقش جدیدی هستیم این سؤال پیش میآید که ساخت این اثر -با توجه به آن که هم خوشنویسی و هم نقشگذاری آن را یک نفر انجام داده- چقدر طول کشیده است؟!
اینها عکسهای تکههایی از نقوش و خطوط این اثر زیبا هستند که تصور میکنم برای دوستانی که به هنر خوشنویسی و تذهیبسازی ایرانی علاقمندند میتواند روزنهای برای آشنایی با این اثر باشد.
این هم نشانی ناشر برای دوستانی که خواهان دسترسی به این اثر هستند:
ضمناً استاد سالکی شاعر هم هستند و مجموعهای از اشعار ایشان در گنجور رومیزی در دسترس است. جهت کسب اطلاعات بیشتر و دریافت اشعار ایشان اینجا را ببینید و اشعار را در این نشانی دریافت کنید.
تکههای مهم؟!
13/05/10یک وقتی «ابزاری» وجود داشت «برای بریدن تکههای مهم» 😉 به اسم کلیپمارکس نقطه کام که بعدها توسط شرکت کمی بزرگتری خریداری شد و اسمش شد کلیپبورد نقطه کام که آن هم اخیراً اعلام کرده که توسط شرکت بسیار بزرگتری به اسم سیلزفورس خریداری شده و طبق رسم متداول اینجور ابزارها و سرویسها، وقتی چنین اتفاقی برایشان میافتد -بر خلاف استنباط اولیه مبنی بر بهبود چشمگیر و گسترده شدن امکانات با تکیه بر توان مالی صاحب آن- در حال انهدام کامل است و اعلام کرده که بیایید و اگر میخواهید اطلاعاتتان را بردارید که ما داریم جمع میکنیم، برویم.
خلاصه آن که ما هم رفتیم و آنچه آنجا کاشته و انباشته بودیم درویدیم و در این نشانی جایش دادیم. هر چند منابع خیلی از کلیپها گم شدهاند اما باز هم -اگر به دنبال تکههایی جالب و سرگرمکننده از اینترنت زمان پیرمردها- میگردید، چند دقیقهای میتواند سرگرمتان کند.
سال ۹۱
13/03/23سالی که گذشت همانند سال قبلش بیشتر برای من به کار -در محل کار 😉 – گذشت:
و همانند سال قبلش نه فرصت چندانی برای فعالیتهای مربوط به گنجور و طرحهایی که حالا شاید بشود گفت سالهاست در ذهن دارم فراهم شد و نه البته به لحاظ موقعیت جغرافیایی و مشکلات مخابراتی و … امکان دسترسی دائم به اینترنت برای صرف کردن اوقات فراغت به اینجور برنامهها. در حال حاضر بعد از دو سال صندوق پستی گنجور پر است از کلی ایمیل پاسخ داده نشده و عمدتاً ستاره زده شده و … اما باز هم در این سال در گنجور بیشتر از سایر جاهای غیرکاری فعال بودم (بایگانی تازههای گنجور در سال ۹۱)
با این حال، با توجه به آن که کارهایم در محیط کاری به نظر خودم بسیار مؤثر و مفید بودند و با اطمینان میتوانم بگویم که از لحاظ حجم کاری دو یا شاید سه برابر آن ظرفیتی که از خودم انتظار داشتم کار کردم سالی که گذشت را یکی از پربارترین سالهای زندگیم میدانم.
به امید سالهای بهتر برای خودم و برای همهٔ دوستان!