روزی امروز

روزی هر روز

این طوری فقط لازم است من زنده باشم و هر روز در اینترنت چرخ بخورم و علامت بزنم! بعد ساعت بیست و سه و پنجاه و نه دقیقه یکی می‌آید اینجا و تولید محتوی می‌کند! قابل توجه کسانی که کفگیرشان به ته دیگ خورده.

روزی امروز

چند تغییر

چند تغییر در وبلاگ داده‌ام که بد نیست یک بار به آنها اشاره کنم.

اولی درست کردن یک صفحه برای بایگانی روزی (لینکدونی اینجا)ست که با کلیک بر روی عنوان روزی در ستون سمت راست در دسترس قرار گرفته است. البته برای مشاهده فهرست کامل باز هم باید از طریق همان صفحه به صفحه دلیشسم مراجعه کنید.

کار دیگری هم که کردم اضافه کردن یک صدابلاگ به وبلاگ است که از طریق لینکهای پایین صفحه در دسترس است.

روزی امروز

روزی امروز

آلبوم عکس

تا پیش از راه‌اندازی اینجا، من اصلاً عادت عکس آپلود کردن نداشتم. خیلی وقت پیش چهار، پنج تا عکس همینجوری محض آزمایش روی فلیکر گذاشته بودم. اما بعد از این که اینجا را راه انداختم، به نظرم رسید که برای رنگ و رو دادن به اینجا بد نیست از تعدادی از عکسهایی که گرفتم یا دارم استفاده کنم. الان فکر می‌کنم که فارغ از این که اینجا را من راه می‌انداختم یا نه خیلی خوب است که آلبومهایم را آپلود کنم: به هر صورت این طوری اولاً ماندگاری بیشتری پیدا می‌کنند در ثانی خوب می‌دانید فکر می‌کنم سهیم شدن در لذت -اگر لذتی در کار باشد- باعث تشدید لذت می‌شود. این دقیقاً مثل آن است که آدم آلبوم عکسش را به یک دوست نشان دهد و یکی یکی در مورد عکسها برایش صحبت کند. در ضمن به خاطر روزی (لینکدونی اینجا) کاربری حساب دلیشسم را تغییر داده‌ام. قبلاً هر نشانی را که فکر می‌کردم شاید روزی به آن نیاز پیدا کنم ثبت می‌کردم و معمولاً اسم آن را هم عوض نمی‌کردم. اما الان سعی می‌کنم هر صفحه‌ای را که فرصت می‌کنم بخوانم و فکر می‌کنم حداقل ارزش نگه داشتن یا علامت زدن را دارد ثبت کنم. البته همه این صفحات را یک برچسب خاص می‌زنم که معلوم باشد برای روزی علامتشان زدم. نمی‌دانم این کار تأثیر منفی در سرعت پیدا کردن آن صفحاتی که به آنها نیاز پیدا کرده‌ام خواهد داشت یا نه (به هر حال اسمها را عوض کرده‌ام، در ضمن به زودی به جای جستجو در حداکثر دویست یا سیصد نشانی باید در انبوهی از نشانیها جستجو کنم، مگر برچسبها به داد برسند).

آلبوم عکس

روزی امروز

خانه آماده است!

خوب! حالا دیگر می‌شود در این خانه زندگی کرد: از پنجره منظره بیرون را دید و پس از کار روزانه سر سفره روزی آن نشست! (خوب! انتظار زیادی نداشته باشید: من خیلی آدم بامزه‌ای نیستم!)

این عکس را از حال و هوای فعلی اینجا نگه می‌دارم، چون رنگ و بوی اینجا -همچنان که قبلا گفتم برای جای دیگری در نظر گرفته شده بود- به نظرم خیلی خوشایند اینجا نیست. شاید اگر بعداً حوصله داشته باشم عوضش کنم. به هر حال رنگ و بو خیلی مهم نیست، مهم آن چیزیست که اینجا می‌نویسم. قصد دارم اینجا کمتر به کامپیوتر و اینترنت و مانند آن بپردازم (بیشتر مزخرفاتی مثل این را خواهم نوشت، در مورد مطالب اینچنینی هم زیاد خودتان را اذیت نکنید: خود من هم نمی‌دانم بعضی وقتها چه‌م می‌شود که اونجوری می‌شود!)، اما محض اشاره، اگر از فیدخوانهای آنلاین استفاده می‌کنید (من خودم از نت وایبز استفاده می‌کنم، این هم وضعیت فعلی برگه اول صفحه نتوایبز من [من ذوق بچه‌گانه‌ای برای نشان دادن بازیچه‌هایم دارم: برایتان عادی می‌شود!])، می‌توانید با کلیک بر روی آیکون فید پایین ستون سمت راست و با استفاده از چند دکمه‌ای که پایین صفحه مشاهده می‌شود، مستقیماً با استفاده از چند سرویس معروف، مشترک فید وبلاگ من شوید.