یک گله میش در لباس گرگ!

نگاهی به این تصاویر بدیع بیندازید:

گرگهای دست‌ساز
گرگهای دست‌ساز
گرگهای دست‌ساز
گرگهای دست‌ساز

این ۹۹ گرگ عصبانی، بر خلاف آنچه ممکن است در نگاه اول تصور کنیم تاکسیدرمی شده‌ی گرگهای واقعی نیستند. اینها در واقع گرگهای دست‌سازی هستند که سازندگان هنرمند چینیشان، آنها را از موادی مانند پلاستیک، کاه، سیمهای فلزی ساخته‌اند و به کمک پوست نقاشی شده‌ی گوسفند به آنها هیبت گرگ بخشیده‌اند (منبع).

این چینیها کلاً مثل این که علاقه‌ی تاریخی عجیبی به جمعیت و شلوغی دارند. واقعاً بیخود نیست که جمعیتشان از مرز میلیارد گذشته ها 😉 ! این که ۹۹ تا مجسمه است، یکی از آثار باستانی چین که در طی همین چند دهه‌ی اخیر کشف شده، مجموعه‌ای است از ۸۰۹۹ 😯 مجسمه‌ی سرباز و اسب جنگی، که همگی در ابعاد انسان یا اسبهای واقعی هستند و در قرن سوم پیش از میلاد (تقریباً همزمان با حکومت سلسله‌ی اشکانیان در ایران) ساخته شده‌اند (توضیحات بیشتر)!

ارتش تراکوتا
ارتش تراکوتا

مطالعه به شیوه‌ی آمازون

آمازون سایتی که بیشتر ما آن را با فروشگاه آنلاین بی‌رقیب کتاب و محصولات فرهنگیش 😉 می‌شناسیم طی سالهای اخیر محصولات و خدمات جالبی را به مجموعه‌ی تحت مالکیتش اضافه کرده. سرویس ترک مکانیکی (برای خودکارسازی به کارگیری توانمندیهای انسانی در حل مسائل یا انجام کارهایی که هنوز ماشینها هوشمندی یا سرعت مناسب جهت حل یا پردازش آنها را ندارند) و سرویس فضای آنلاین S3 از جمله‌ی این خدمات هستند که نشان از سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی هوشمندانه‌ی این شرکت دارند.

این روزها آمازون در آستانه‌ی عرضه‌ی یک محصول سخت افزاری است با نام آمازون کیندل که از لحاظ نوع عملکرد و روش استفاده مشابهتهای زیادی با محصولی دارد که سونی در سال گذشته عرضه کرد (اینجا را ببینید): یک «کتابخوان الکترونیکی» که صفحه‌ی نمایش (گویا سیاه و سفید) آن به گونه‌ای طراحی شده که بیشتر شبیه کاغذ چاپی به نظر برسد. اما در عین حال تفاوت مهم این وسیله با محصول سونی آن است که آمازون یک شبکه‌ی انتقال داده‌های بیسیم گسترده برای کاربران این محصول طراحی کرده تا بتوانند فارغ از هزینه‌های پهنای باند و شبکه‌ی بیسیم از طریق خدمات این شرکت اقدام به خرید کتاب کنند، مشترک روزنامه‌ها و مجلات شوند و همچنین به وبلاگهای پرطرفدار و دائرﺓ‌المعارف ویکیپدیا دسترسی داشته باشند.

اگر سرعت اینترتتان اجازه می‌دهد توصیه می‌کنم دموی این محصول را از نظر بگذرانید یا آن را از اینجا دریافت کنید (حجم فایل تقریباً هفده مگابایت).

کیندل آمازون

۹۹٪

هر چه منتظر ماندیم که صاحابش اشاره‌ای به کشفش بکند دیدیم فایده‌ای ندارد. از این رو خودمان عرضه‌اش می‌کنیم!

«صخر» نام یک شرکت عربی (فکر می‌کنم مصری) است که در زمینه‌ی فناوریهای پردازش زبان طبیعی با تأکید بر زبان و خط عربی کار می‌کند. نرم‌افزار تبدیل تصویر به متن (اُ.سی.آر) این شرکت از جمله معدود نرم‌افزارهای ا.سی.آر موجود است که از ابتدا با هدف پشتیبانی تخصصی از خط و زبان عربی ساخته شده و به ادعای این شرکت علاوه بر زبان عربی از برخی زبانهای دیگر که با خط عربی یا مشتقات آن نوشته می‌شوند (فارسی، اردو و جوی) پشتیبانی می‌کند. در ایران شرکتی گویا قفل محصول ا.سی.آر این شرکت عربی را شکسته، محیط آن را فارسی کرده، دوباره روی آن قفل گذاشته و دارد به اسم «خودنگار واژه‌شناس» آن را به خلق الله قالب می‌کند! البته از آنجا که دست بالای دست بسیار است افرادی هم پیدا شده‌اند که قفل دوم را شکسته‌اند و محصول ایرانی‌نما شده را راهی خانه‌های ایرانیانی کرده‌اند که برایشان معنی ندارد برای یک نرم‌افزار چیزی بیشتر از دو یا سه برابر قیمت یک سی.دی خام پول بدهند!

در هر صورت نکته‌ی جالبی که کشف شده و می‌خواستم به آن اشاره کنم مربوط به یکی از بروشورهای تبلیغاتی نرم‌افزار ا.سی.آر صخر است. در این بروشور ادعا شده که دقت این نرم‌افزار در تشخیص متون عربی کتابها و روزنامه‌ها ۹۹٪ است:

۹۹٪

اما درستی این ادعا به راحتی و با نگاهی به گوشه‌ی همان بروشور تبلیغاتی زیر سؤال می‌رود. جایی که نرم‌افزار مذکور در بازشناسی متنی با یک قلم معمول عربی -در کنار تشخیص افتضاح کلمه‌ی انگلیسی- چندین حرف از چند کلمه‌ی ساده را به وضوح اشتباه تشخیص داده.

صخر

وضع بروشور تبلیغاتی که این باشد وضع نرم‌افزار در کاربردهای عملی کاملاً معلوم است. جالب اینجاست که در بروشور تبلیغاتی نگارش سبک‌تر همان نرم‌افزار (که ارزان‌تر است) این خطاها (به ظن قوی به صورت دستی) تا حدودی تصحیح شده‌اند.

بعدنوشت: طبق تذکر دوستان محصولی با نام «خودنگار» که اشتباهاً آن را قفل شکسته‌ی نرم‌افزار صخر معرفی کرده بودم، فی‌الواقع یک محصول تولیدی داخل است که در پژوهشکده‌ی پردازش هوشمند علائم تولید شده که به لحاظ ضعفهای عملکردی و ساختاری با اقبال عمومی مواجه نشده و هم‌اکنون هم توسط شرکت سیمیا نرم‌افزار به بازار عرضه می‌شود.

قفل شکسته‌ی ایرانی صخر توسط شرکت هوش مصنوعی رایورز و با نام «واژه‌شناس» عرضه شده.

خبرنامه‌های تکراری

مشترکان خبرنامه‌ی اینجا، دیروز و پریروز دو بار دیگر آخرین خبرنامه را به صورت تکراری دریافت کرده‌اند. خواستم فقط اطلاع دهم که تقصیر از من نبوده و عامل این قضیه، احتمالاً یک مشکل نرم‌افزاری است که از جانب ابزاری که من به کمک آن خبرنامه‌ها را می‌فرستم (سرویس اشتراک ایمیل فیدبرنر) حاصل شده. در هر صورت به سهم خودم بابت ایجاد ناراحتی از این بابت عذرخواهی می‌کنم و امیدوارم با توجه به این که مشکل را اطلاع داده‌ام، این اتفاق دوباره رخ ندهد. جهت یادآوری، در صورتی که دیگر تمایلی ندارید به این که خبرنامه‌های گزیر را دریافت کنید قسمت قطع اشتراک را در این صفحه ببینید یا در پاسخ یکی از خبرنامه‌ها به خودم بگویید که می‌خواهید ایمیلتان از فهرست دریافت‌کنندگان خبرنامه‌ی من حذف شود.

ویندوز تحت ویندوز

گاهی پیش می‌آید که برای اجرای یک برنامه‌ی قدیمی که تحت ویندوزهای جدید (اکس.پی یا ویستا) اجرا نمی‌شود ناگزیریم از این که ویندوز ۹۸ را روی سیستممان داشته باشیم. اما نصب این ویندوز مشکلات خاص خودش را دارد، اولاً به احتمال قوی مجبور خواهیم شد سیستم عامل مورد استفاده‌مان را هم دوباره نصب کنیم و همینطور بعد از این که کارمان با آن نرم‌افزار خاص تمام شد برای خلاص شدن از شر ویندوز ۹۸ هم کلی دردسر داریم.

یک راه منطقی‌تر آن است که از نرم‌افزاری مثل مایکروسافت ویرچوال پی.سی استفاده کنیم. نسخه‌ی فعلی آن را با حجمی در حدود ۳۰ مگابایت می‌توانید از اینجا دریافت و نصب کنید (این نرم‌افزار رایگان است و نیازی به خرید یا فعالسازی ندارد).

بعد از نصب، می‌توانید با آن یک یا چند کامپیوتر مجازی روی کامپیوترتان ایجاد کنید که سخت‌افزارهای متداول موجود روی کامپیوترهای شخصی را به صورت مجازی و شبیه‌سازی شده دارند (کارت گرافیک مجازی، کارت صوت مجازی و …). تجربه‌ی من البته نشان داده که بهتر است همان ابتدا کارت شبکه‌ی مجازی کامپیوتر مجازی ایجاد شده را -در صورتی که نیازی به آن ندارید- غیرفعال کنید چرا که این کار تأثیر زیادی روی زمان بالا آمدن کامپیوتر مجازی دارد (در صورتی که برای تنظیم کامپیوتر مجازی نیاز به راهنمایی دارید این راهنمای مصور را ببینید.).

بالا آمدن کامپیوتر مجازی

بالا آمدن کامپیوتر مجازی

بعد از آن که کامپیوتر مجازیتان بوت شد از شما می‌خواهد دیسکت یا سی‌دی سیستم عامل مورد نظرتان را داخل درایو قرار دهید. تلاش من برای بوت مستقیم از سی‌دی ویندوز ۹۸ به جایی نرسید. جستجوهایم مرا به این صفحه رساند. با دریافت یک فایل ۶۱۸ کیلوبایتی و بارگذاری آن در ویرچوال پی.سی (منوی Floppy عنوان Capture Floppy Disk Image) سیستم مجازی ما در مرحله‌ای بوت می‌شود که آماده‌ی استفاده از سی.دی ویندوز ۹۸ و اجرای فرایند نصب آن است.

مرحله‌ی نصب نسبتاً کند است، دلیل عمده‌ی آن هم -البته حدس می‌زنم- این است که اندازه‌ی درایو مجازی شما به صورت پویا افزایش پیدا می‌کند و خوب! خواندن از و نوشتن روی دیسکی که مدام در حال تغییر اندازه است بیشتر طول می‌کشد، در این حین شما می‌توانید به کار دیگری روی سیستم واقعیتان مشغول باشید، وبگردی کنید، فیلم ببینید یا آهنگ گوش دهید.

نصب ویندوز ۹۸ تحت ویرچوال پی.سی

نصب ویندوز ۹۸ تحت ویرچوال پی.سی

نصب تمام شده و ویندوز ۹۸ دارد بالا می‌آید

نصب تمام شده و ویندوز ۹۸ دارد بالا می‌آید

بعد از نصب کامل می‌توانید دقت تصویر کارت گرافیکی و وضوح رنگ آن را افزایش دهید (به نظرم تمامی سخت‌افزارهای مجازی را ویندوز ۹۸ به طور کامل می‌شناسد). سپس نرم‌افزار مورد نظر خودتان را نصب کنید و از این که سیستمتان را به خاطر یک نیاز کوتاه مدت شخم نزده‌اید لذت ببرید.

اجرای نسخه‌ی قدیمی نرم‌افزار درج تحت ویرچوال پی.سی

اجرای نسخه‌ی قدیمی نرم‌افزار درج تحت ویرچوال پی.سی

ضمناً فکر می‌کنم فایل vhd ایجاد شده از این فرایند نصب قابل انتقال باشد و بتوان بدون نیاز به تکرار فرایند نصب ویندوز ۹۸، آن را به سیستمهای دیگر انتقال داد.

برنامه‌نویسان فضانورد

زندگینامه می‌خوانیم

می‌دانید؟! احتمالاً من فقط نیستم، همه اینطوری هستند: همه‌ی ما توی زندگیمان احتیاج به قهرمان، سرمشق یا الگو داریم. به هر حال من یکی که علاقه‌ی عجیبی دارم به این که اسم هر آدم جالبی را که در حین وبگردیهایم به آن می‌خورم یک بار توی ویکیپدیا دنبالش بگردم و زندگینامه‌اش را بخوانم.

راحت‌تر بگردیم

گفتم گشتن، می‌دانید که فایرفاکس یک جعبه‌ی جستجو دارد که به کمک آن می‌توانید از طریق موتورهای جستجوی عمومی یا تخصصی دنبال مطالب مورد نظرتان بگردید (شماره ۲ این نوشته را ببینید). آخرین نگارش اینترنت اکسپلورر (نگارش ۷) هم نظیر همین جعبه را اضافه کرده و هر دوی این مرورگرها از استاندارد مشابهی برای این کار استفاده می‌کنند.

چیزی که من اخیراً متوجه آن شده‌ام این است که در صورتی که سایتی که در آن قرار دارید از استاندارد باز جستجو پشتیبانی کند می‌توانید با باز کردن منوی جعبه‌ی جستجوی مرورگر از این قابلیت مطلع شوید و با یک کلیک امکان جستجو در سایت مورد نظر را به کمک مرورگرتان فراهم کنید (اکثر سایتهای بزرگ و معروف از این استاندارد پشتیبانی می‌کنند، اضافه کردن پشتیبانی آن به سایت هم کار آسانی است و حتی ابزارهایی هم برای آسان‌تر کردن این کار وجود دارد).

اضافه کردن ویکیپدیا به جعبه جستجوی فایرفاکس
اضافه کردن ویکیپدیا به جعبه جستجوی اینترنت اکسپلورر ۷

قابلیت توکاری که فایرفاکس دارد و اینترنت اکسپلورر ۷ ندارد

گفتم اینترنت اکسپلورر یکی از قابلیتهای پراستفاده‌ی فایرفاکس را اضافه کرده، بد ندیدم به یک قابلیت توکار به درد بخور (در واقع ضروری!) فایرفاکس -که فکر می‌کنم اینترنت اکسپلورر آن را ندارد- اشاره کنم (توکار یعنی نیازی به نصب افزونه‌ی خاصی ندارد).

اینترنت اکسپلورر ۷ مثل فایرفاکس از برگه یا تب پشتیبانی می‌کند (می‌شود چند سایت یا صفحه‌ی وب را همزمان در یک پنجره‌ی مرورگر باز داشت و از طریق همان پنجره بین آنها جابه‌جا شد). این کار وبگردی را خیلی آسان می‌کند و باعث می‌شود بتوانیم به راحتی مطالب مرتبط از چندین سایت مختلف را در یک برگه داشته باشیم. اگر کاربر تازه‌کار فایرفاکس هستید به شما توصیه می‌کنم دکمه‌ی برگه‌ی جدید را به نوار ابزارتان اضافه کنید تا راحت‌تر بتوانید سایتها را در برگه‌های جدید باز کنید:

اضافه کردن دکمه برگه جدید به فایرفاکس

علاوه بر این بد نیست بدانید که با کلیک وسط بر روی هر لینک می‌توانید آن را در یک برگه‌ی جدید باز کنید. اما در صورتی که از کلیک وسط برای دستیابی به نرم‌افزاری مثل دیکشنری ببیلون استفاده می‌کنید با کلید ترکیبی کنترل+کلیک چپ هم می‌توانید لینکها را در برگه‌ی جدید باز کنید.

داشتم می‌گفتم: بعضی وقتها پیش می‌آید که اشتباهی برگه‌ای را می‌بندیم یا اصلاً بعد از آن که برگه‌ای را بستیم پشیمان می‌شویم (در واقع به قول یکی از دوستان، نیاز به دکمه‌ی غلط کردم 😉 داریم). در این حالت می‌توانیم با کلیک راست روی نوار برگه‌های فایرفاکس و انتخاب عنوان Undo Close Tab آخرین برگه‌ی بسته شده را باز کنیم و این کار را به تعداد لازم تکرار کنیم تا به برگه‌ی مورد نظر برسیم. قابلیتی که اینترنت اکسپلورر آن را ندارد:

انصراف از بستن برگه

فناوری جستجو در سال ۲۰۱۹؟!

باز هم در مورد جستجو: دیروز داشتم فیلم جزیره را نگاه می‌کردم، یک چیز جالبی در مورد فناوری جستجو در این فیلم هست. داستان فیلم در سال ۲۰۱۹ میلادی اتفاق می‌افتد. در آن سال طبق روایت این فیلم یک سری کیوسک جستجوی اطلاعات در شهرها قرار داده شده که قهرمانان فیلم می‌توانند با استفاده از یکی از آنها مشخصات و محل زندگی فرد مورد نظرشان را پیدا کنند. فکر می‌کنید فناوری این کیوسکها مال چه شرکتی است؟ گوگل؟! اشتباه می‌کنید:

کیوسک جستجوی اطلاعات در فیلم جزیره
کیوسک جستجوی اطلاعات در فیلم جزیره

فناوری جستجوی ام.اس.ان است که به یاری قهرمانان فیلم می‌آید. اما یک لحظه صبر کنید! به نظر می‌رسد که این فناوری حتی در سال ۲۰۰۷ دیگر حضور جدی ندارد و حداقل نامش عوض شده (شده لایو سرچ) و احتمال آن که در دهه‌ی دوم قرن بیست و یکم فناوری غالب باشد خیلی کمتر شده. به هر حال، فیلم در سال ۲۰۰۵ ساخته شده و علاوه بر مایکروسافت، شرکتهایی مثل سیسکو، نوکیا و اپل نیز جزء پشتیبانان مالی آن بوده‌اند (منبع).

یک چیز جالب دیگر هم در این فیلم دیدم و آن وجود دستگاهی شبیه مایکروسافت سرفیس در یکی از صحنه‌های فیلم است. ببینید:

[MEDIA=8]

داشتیم زندگینامه می‌خواندیم … 😉

چند روز پیش، در مطلبی، اشاره‌ای دیدم به نام جان کارماک، یکی از طراحان اولیه و برنامه‌نویسان بازی دووم. از جمله ویژگیهای جالب زندگی این آقا این است که علاوه بر برنامه‌نویسی و کامپیوتر و بازی، یک علاقه و فعالیت جانبی دارد در مورد هوانوردی و ساخت سفینه‌ی فضایی برای سفر توریستی به فضا (اینجا و اینجا را ببینید).

امروز هم در مطلب دیگری اشاره‌ای دیدم به نام مارک شاتلورث راهبر تیم برنامه‌نویسی لینوکس اوبونتو، که او هم (جدا از این که اصلاً توی اسمش «شاتل» دارد 😉 ) در کنار علاقه‌های کامپیوتریش، آنقدر به فضا و سفرهای فضایی علاقمند بوده که در سال ۲۰۰۲ دومین نفری بوده که به خرج خودش و به صورت توریستی راهی فضا شده.

این تشابه‌ها به نظرم جالب آمدند!

خواب

چند شب پیش بی‌خوابی زده بود به سرم. می‌دانید که؟! گاهی پیش می‌آید که جریان فکر و خیالهایی که از سر آدم عبور می‌کند -علی رغم میل خود آدم- قطع نمی‌شود. از این که خوابم ببرد ناامید شده بودم، موبایلم را براشتم و ساعت را نگاه کردم: چیزی حدود یک ساعت بود که سعی داشتم بخوابم! یک لحظه به نظرم آمد که خوابیدن ما آدمها -مخصوصاً این شکلیش- پدیده‌ی عجیبی است، مثل یک مراسم مذهبی می‌ماند: سر یک وقت مشخص چراغها را خاموش می‌کنی، می‌روی دراز می‌کشی و انتظار می‌کشی! انتظار این که اتفاقی برایت بیفتد! یک فیلمی، یک وقتی تلویزیون فکر می‌کنم نشان می‌داد که در یک جایی (احتمالاً در یکی از این کشورهای شرق آسیا) سنتی وجود داشت که هر کسی موعد مرگش می‌رسید باید می‌رفت یا می‌بردندش یک جای خاصی آنجا انتظار مرگ را می‌کشید! یک چیزی شبیه به این را همین امروز توی وبلاگ نیتوراما دیدم: یک فهرست درست کرده از مقبره‌های شگفت‌انگیز دنیا، آخرینش دهکده‌ای است در روسیه که وقت شیوع طاعون در قرن هجده، طاعون‌زده‌ها را به آنجا انتقال می‌دادند تا از شیوع بیماری جلوگیری کنند. مبتلایان اجازه‌ی خروج از آنجا را نداشتند و باید آنجا انتظار می‌کشیدند تا مرگشان فرابرسد. این دهکده هنوز هم وجود دارد و ساکنین آن تماماً مردگانی هستند با اجساد مومیایی شده و با بهترین لباسها و کفشهایشان!

شهر مردگان در روسیه

من آدم خوشخوابی هستم! یعنی خوب می‌خوابم، معمولاً سر موقع خوابم می‌برد و چند دقیقه‌ای پیش از این که موبایل یا ساعتم زنگ بزند بیدار می‌شوم. عصرها هم بعضی وقتها از سر کار که برمی‌گردم می‌خوابم. خوابی که ممکن است چند ده دقیقه طول بکشد اما وقتی که پا می‌شوم احساس می‌کنم چند دقیقه بیشتر نخوابیده‌ام. با این حال ماه رمضانها همیشه مشکل دارم و نمی‌توانم با خواب تکه پاره شده‌ی شب تا سحر و سحر تا صبح، خودم را وفق بدهم.

در هر صورت امروز مطلب جالبی دیدم در مورد خواب (در محبوب‌ترینهای دلیشس که البته گویا عامل محبوبیتش اشاره‌ای است که در وبلاگ لایف‌هکر به آن شده).

می‌گوید کمیت خواب مهم نیست، مهم کیفیت آن است. اگر شما زیاد می‌خوابید اما باز هم بعد از بیدار شدن احساس خستگی می‌کنید خوابتان تأثیر مفیدی روی دفع خستگی و بازسازیتان نداشته. یک تحقیق شش ساله روی یک میلیون نفر با سنین بین ۳۰ تا ۱۰۲ سال (!) نشان داده که آمار مرگ و میر افرادی که بین ۶ تا ۷ ساعت خواب شبانه دارند از آنهایی که شبها ۸ ساعت می‌خوابند پایین‌تر است. البته حتماً منظورش مرگ و میر پیش از موعد است! یاد یک تکه از فیلم سرزمین آسمانی افتادم، جایی که بی‌لی‌یـــِـن به هم‌رزم پدرش که همراه شاه جدید اورشلیم راهی نبرد است یادآوری می‌کند که دارد به سمت مرگی قطعی می‌رود و پاسخ می‌شنود که مرگ همه قطعی است!

[MEDIA=7]

چند توصیه هم دارد برای بهبود کیفیت خواب. توصیه می‌کند که از قرصهای خواب استفاده نکنید (همان تحقیق نشان داده که مضرات طولانی مدت مصرف ماهیانه ۳۰ قرص خواب با خطرات مصرف روزانه یک پاکت سیگار برابری می‌کند)، پیش از این که خوابتان بگیرد به رختخواب نروید، اگر در ساعتی که می‌خوابید احساس خواب‌آلودگی ندارید سعی کنید دیرتر بخوابید یا صبحها زودتر بیدار شوید تا ساعت خوابتان تنظیم شود، هر روز صبح سر ساعت خاصی از خواب بلند شوید حتی اگر شب قبل خواب خوبی نداشته‌اید. این کار باعث می‌شود بتوانید شب بعد بهتر بخوابید. از شش ساعت پیش از ساعت خوابتان نوشیدنی یا خوردنیهای حاوی کافئین را (قهوه، چای) مصرف نکنید (شش ساعت؟! کمی زیاد به نظر می‌رسد! من که گاه پیش می‌آید هوس می‌کنم ده دقیقه پیش از خوابیدن برای خودم چای درست کنم و یادم هم نمی‌آید مشکلی برای خوابم ایجاد کرده باشد، البته با این تبصره که من معمولاً همراه غذای شبانه ماست مصرف می‌کنم و حدس می‌زنم همین اثر آن را خنثی می‌کند). یکی دیگر از توصیه‌هایش این است که ساعاتی از روز را بیرون از خانه سپری کنید، چرا که افرادی که روزها بیشتر در معرض نور طبیعی یا نور مصنوعی قوی هستند شبها بهتر می‌خوابند.

در نهایت یک روش تقلب هم دارد برای وقتهایی که احساس خواب‌آلودگی می‌کنید اما نمی‌خواهید زیاد بخوابید. برای این که در این وقتها بتوانید یک چرت پانزده دقیقه‌ای بزنید که هم خستگیتان برطرف شود و هم بعد از آن احساس خواب‌آلودگی نکنید و بتوانید به کارتان برسید این روش را پیشنهاد می‌کند: ابتدا یک فنجان نوشیدنی با میزان کافئین بالا (مثل قهوه) بنوشید، -نوشیدنیهای کافئین‌دار خواب را از سر آدم می‌پرانند اما در این روش قرار است در کنار این که خواب از سر شما می‌پرد به اندازه‌ای که بدنتان روبه‌راه شود هم به آن استراحت بدهید- ، چند دقیقه طول می‌کشد تا کافئین روی شما اثر کند و خواب را از سرتان بپراند، در این فاصله شما فرصت دارید یک چرت پانزده دقیقه‌ای مؤثر بزنید و بعد از آن بیدار شوید و در حالی به فعالیت مورد نظرتان بپردازید که ضمن آن که احساس خواب‌آلودگی نمی‌کنید واقعاً هم به مغزتان استراحت داده‌اید و می‌توانید با تمرکز کافی کار کنید.

برگ تقلب خواب پانزده دقیقه‌ای

در آخر هم بد نیست به نکته‌ای اشاره کنم که آن را اینجا دیده‌ام: اگر صبحها عادت دارید بعد از این که ساعتتان زنگ زد دکمه‌ی اسنوز آن را بزنید و چند دقیقه‌ای بیشتر بخوابید باید بدانید که عادت چرت صبحگاهی بعد از بیداری اولیه می‌تواند یکی از عوامل سردردزا باشد و توصیه می‌شود که به این کار عادت نکنید.