دربارهٔ من:
آخرین نظردهندگان:
- Anonymous دربارهٔ تماشای ریحان
- لیام دربارهٔ @hrmoh
- سمانه ، م دربارهٔ @hrmoh
- M دربارهٔ شرح یک تجربه: سیانوژن روی گوشی LG Optimus 4X
- مسعود دربارهٔ @hrmoh
مشترک شوید:
ایمیل خود را در جعبهٔ زیر وارد کنید و دکمهٔ اشتراک را بزنید.
جستجو:
محاوره
۸۸/۰۶/۱۳در یکی از صحنههای فیلم کمدی اسمارت را بگیرید (محصول سال ۲۰۰۸) مأموران سازمان (احتمالاً تخیلی) جاسوسی «کنترل» دارند به گفتگوهای دو تروریست گوش میکنند. زیرنویس انگلیسی نسخهای که من دارم اعلان میکند که گفتگوها به زبان پنجابی است، من هم اولین بار که فیلم را دیدم به گفتگوها دقت نکردم. بعدتر یکی از دوستان گفت که گفتگوی این دو نفر به فارسی است. در هر صورت این تکه از فیلم را بریدهام.
گفتگوها واضح و به فارسیِ روان است و غیر از تکههایی که به دلیل تداخل با صحبتهای نقش اول فیلم درست شنیده نمیشوند کاملاً قابل تشخیص است. تکههایی که من شنیدم:
– آفتاب! قهوهت چطوره؟ [؟؟؟] مورد علاقهی منه.
– خیلی خوبه! کافئین [داره؟]. مال تو چطوره؟
– مال منم خوبه! [؟؟؟] آفتاب! [؟؟؟] غذای مورد علاقهی منه.
احتمالاً برای شما هم جالب است. ببینید:
آسیاتک
۸۸/۰۳/۰۶کمتر از بیست روز دیگر فرصت دارم تا خانهای نزدیک محل کار جدیدم (یا محل جدید کارم 😉 ) پیدا و نقل مکان کنم. در این مدتی که در خانهی فعلی (واقع در شمال تهران) ساکن بودم (حدود دو سال و نیم) از خدمات اینترنت ADSL آسیاتک استفاده میکردم. آن وقتها که دنبال ای.دی.اس.ال بودم کمی راجع به کیفیت خدمات شرکتهای مختلف جستجو کردم. تا آنجا که به یاد دارم -غیر از نارضایتیهای شدید بعضی- مطلب مؤثر و به درد بخوری پیدا نکردم. آسیاتک آن وقتها یک ماه رایگان سرویس میداد، روی همین حساب، با نیت این که سرویسش را تست کنم و در صورت رضایت، تمدید کنم سراغ همین شرکت رفتم (شرکتهای دیگر چنین امکانی نداشتند). مودم را از خودشان خریدم. مودم USB با مارک CORECESS ساخت چین که بعدها به این نتیجه رسیدم که انتخاب اشتباهی بوده : اولاً گاه و بیگاه باعث بروز خطاهای صفحه آبی ویندوز میشود و ثانیاً دو سه باری که با دریافت ویرایشهای جدید اوبونتو یا لینوکسهای دیگر تلاش کردم از لینوکس روی کامپیوترم استفاده کنم -با توجه به این که به اندازهی کافی با لینوکس آشنایی دارم و پیشتر کارت گرافیکی و مودم Dial Up م را روی لینوکسهای قدیمی راه انداخته بودم-، عدم موفقیت در راهاندازی این مودم باعث شد بیخیال لینوکس شوم.
اوایل برای یادآوری شارژ چند روزی پیش از اتمام آن زنگ میزدند و میپرسیدند که لازم است شارژ صورت گیرد یا نه و برای تحویل فاکتور و دریافت هزینه توسط پیک هماهنگ میکردند. بعدتر، یواش یواش یادشان میرفت و بعدترها گفتند باید خودتان تماس بگیرید.
برای پرداخت هزینهی ماهیانه ابتدای کار پیک میفرستادند -برای خطوط ۱۲۸ کیلو به بالا رایگان-، یک مدت هم مبلغ را واریز میکردم و شماره فیش را با ایمیل برایشان میفرستادم. بعدتر، پرداخت (کاملاً) آنلاین راه انداختند که فکر میکنم چند ماهی 😉 کار میکرد (امکان شارژ سرویس، پرداخت آنلاین و گزارشگیری داشت). الان فقط میشود از طریق سیستم آنلاینشان -بدون نیاز به تماس با واحد فروش- ماه بعد را شارژ کنید و شماره فیش واریزی را وارد کنید. در هر صورت، همینش هم فکر میکنم غنیمت باشد با توجه به این که «اینجا ایران است».
قیمتهایش اوایل خوب بود، من در تمام مدت این دو سال و نیم ۱۲۸ کیلو با پهنای باند نامحدود خریداری میکردم، فکر میکنم تا همین پارسال کمتر از بیست هزار تومان میشد. اما، با طرح شدن آن چند (سه؟) درصد مالیات بر ارزش افزوده (یا یک چیزی مثل این)، بهانه کردند همین را و چیزی حدود چهل درصد قیمتهایشان را افزایش دادند (نزدیک بیست و نه هزار تومان در ماه). ضمن این که پیشترها قیمت ADSL برای کاربران خانگیشان متفاوت بود از کاربران شرکتی (ارزانتر بود) و بعدترها همه را یک کاسه کردند.
غیر از چند ماه ابتدایی و آن چند موردی که کوسه گویا اینترنت ایران را گاز گرفته بود و البته موردهای مربوط به مرکز مخابرات، قطعی آنچنانی نداشتند. زیاد پیش نیامد که بخواهم با واحد فنیشان تماس بگیرم. یکی دوباری که پیش آمد احساس میکردم که اینها فقط چند شماره کد خطا را حفظند و خارج از محدودهی این کدها کمک زیادی نمیتوانند بکنند. مثلاً برای مدتی بخش افزونههای سایت فایرفاکس با این آی.اس.پی بالا نمیآمد در حالی که در محل کارم -که پارسآنلاین استفاده میکردیم- مشکلی نبود، تماسهای من با واحد فنی آسیاتک در این مورد به جایی نرسید، هر چند بندگان خدا تلاششان را میکردند که مشکل من را حل کنند اما خوب وقتی نمیدانستند فایرفاکس چیست، انتظار نباید میداشتم که مشکل من را بفهمند! البته این مربوط به همان اوایل (شاید دو سال پیش) است، این مشکل خود به خود حل شد و فکر میکنم با فیلترینگ مرتبط بود. تماسهای دیگر که در مورد اشکال در ارتباط بود به حل آنی مشکل میانجامید.
پیشترها سیستم تلفن گویایشان ساده و سرراست بود و با گوش کردن چند ثانیه دستورالعمل میشد به اپراتور مقصد رسید. اخیراً برای دستیابی به یک بخش باید شاید نزدیک یک دقیقه دستورالعمل گوش کنید، باز دستورالعمل گوش کنید و … و نهایتاً اگر به مقصد رسیدید ابتدا -چون اپراتور اشغال است- اگر میخواهید منتظر بمانید شمارهای را بزنید (طبق دستورالعمل) و بعد از آن اگر میخواهید از حالت انتظار خارج شوید (؟!) طبق دستورالعمل شمارهای بزنید و اگر در این مرحله شمارهی دستور داده شده را نزنید چند دقیقه بعد احتمالاً میتوانید با اپراتور صحبت کنید! برای مدتی هم -در یک اقدام ابتکاری-، به جای آهنگ انتظار، برای تماس گیرنده در یک حلقهی نامتناهی شمارهحسابهایشان را تکرار میکردند.
من تقریباً همیشه بیتورنتم به راه بود و به همین خاطر میتوانم بگویم با توجه به سرعت دریافت این نرمافزار، سرعت خط تحویلی به من چیزی در حدود آن چیزی که باید باشد بوده.
در کل، ایضاً با توجه به این واقعیت که «اینجا ایران است» و شنیدهها و دیدههایم از سایر آی.اس.پیها از آسیاتک راضیم و در صورتی که خانهی جدید هنوز یافت نشده، مشکل مخابراتی نداشته باشد و بتوانم ای.دی.اس.ال بگیرم احتمال آن که باز هم سراغ آسیاتک بروم زیاد است. فعلاً با توجه به این که احتمال میدهم این ماه آخری دنبال خانه گشتن و مسائل جانبی آن وقت کمتری برای وبگردی برایم باقی بگذارد و همینطور این که به اندازهی یک ماه کامل در این خانه ساکن نخواهم بود، برای این ماه، سرویسم را با محدودیت پهنای باند شارژ کردهام تا ببینم در ماه بعد ساکن کجا هستم و از کجا اینترنت میگیرم.
اگر شما راجع به آی.اس.پیهای دیگر نظر و اطلاع خاصی دارید لطفاً عنوان کنید. باشد که در ماه بعد ما را و در ماههای بعد بندگان دیگر خدا را به کار آید!
قلب جوهر
۸۸/۰۱/۳۱حوالی دقیقهی چهاردهم فیلم قلب جوهر:
– Do you have any idea how valuable this manuscript is?
– Yes, I know.
– Oh, you know, do you?
– It’s Persian, isn’t it? I can tell from the illuminations … the pinks and the blues and the gold-patterned background. Maybe from the late 12th century or so?
– Goodness me, what a little know-it-all.
– It’s beautiful.
– Yes, it is, isn’t it? But I just adore everything Persian.
– You’ve been to Persia, then?
– Yes, a hundred times. Along with St. Petersburg, Paris, Middle Earth, distant planets and Shangri-la. And I never had to leave this room.
ابعاد تصویر کتاب (در نسخهای از فیلم که من دارم) طوری نیست که بشود شعرها را خواند، ولی نمای نزدیکتری از نقاشیها نشان داده میشود که نشان میدهد تصویر باید مربوط به کتابی با یک داستان عاشقانه باشد: مثلاً یکی از کتابهای نظامی یا احتمالاً یکی از داستانهای عاشقانهی شاهنامه.
هست دی خوش آمد، نیشما چطور؟!
۸۷/۰۹/۰۹وبلاگی را باز میکنی، میخوانی «داشتم تیزر فیلم جدید جیم کری رو در سایت اپل می دیدم …»، روی لینک کلیک میکنی، پیشپرده را داونلود میکنی، میبینی و چیزی کشف میکنی، فکر میکنی احتمالاً این برای بقیه هم جالب است، تکهی جالب را میبری، میآیی که بگذاری توی وبلاگت، تازه یادت میافتد که اصلاً چرا لینکدهندهی اولی به این پیشپرده لینک داده بوده، بر میگردی نگاه میکنی، میبینی که بعله! چیزی را کشف کردهای که قبلاً کشف شده بوده!
در هر صورت من مطلب آقا صالح را تکمیل میکنم که در این تکه از پیشپردهی فیلم Yes Man (که نمایشش از اواسط ماه میلادی آینده شروع میشود)، جناب جیم کری در حال پرسه زدن در سایتی با نشانی persianwifefinder.com است (سایتی با این نشانی فعلاً وجود ندارد) و … و در گوشهای از پنجرهی باز شده از سایت عبارت احتمالاً فارسی «هست دی خوش آمد، نیشما چطور» به چشم میخورد.
هرزنامهها
۸۷/۰۹/۰۵ایمیل یا پست الکترونیکی از اولین چیزهایی است که با آشنایی با اینترنت صاحب آن میشویم. به همین دلیل ایمیلهای اسپم یا هرزنامهها هم شناختهشدهترین نوع اسپمها هستند. به طور کلی هر نوع نامهی الکترونیکی که در حجم انبوه و برای افرادی که تقاضای دریافت چنین نامهای را نکردهاند -فارغ از محتوای نامه- ارسال شود هرزنامه به حساب میآید.
هرزنامهها با انگیزههای مختلفی فرستاده میشوند، که در این بین، متداولترین انگیزه «پول» است. عدهای با هدف فروش و بازاریابی (و دستیابی به پول به شکل قانونیتر به نسبت دستهی دوم) دست به ارسال هرزنامه میزنند و عدهای دیگر با هدف دستیابی به پول از طریق فریفتن دیگران و کلاهبرداری. هرزنامههای نوع دوم در نگاه اول عجیب و وسوسهکننده هستند، نامههایی که ادعا میکنند شما برندهی بختآزماییی شدهاید که در آن شرکت نکردهاید (چند نمونه را در نظرات این نوشته ببینید)! نامههایی که در آنها ادعا میشود که شما طبق تحقیق وکلای معتبر از بستگان فلان سیاستمدار تازه از دنیا رفتهی نیجریایی هستید و وارث چند میلیون دلار ثروت او شدهاید و … . و شما برای آن که به پولی که برنده شدهاید یا به ارث بردهاید دست پیدا کنید باید مقادیری ناچیز هزینههای ابتدایی را بپردازید! جالب اینجاست که این گونه شیادیها با وجود این که این روزها تعداد زیادی از کاربران اینترنت با آنها آشنایی دارند هنوز هم کارایی دارد و گه گاه شکارهای درشتی را هم به دام میاندازد: به عنوان یک نمونه، در این صفحه، داستان زنی را بخوانید که همین اخیراً، در مجموع مبلغ چهارصد هزار دلار به کلاهبرداران اینترنتی پرداخت کرده است!
جالب است بدانیم که بیشتر هرزنامهها از سوی چند کشور خاص فرستاده میشوند. شاید باور کردنش کمی مشکل باشد (در حد باور کردن آمار دریافت فایرفاکس از سوی ایرانیها در روز انتشار فایرفاکس ۳)، که کشور ما در این بین، جزء این چند کشور خاص است (طبق آماری که آقای کیوان نیری از سیستم ضد اسپم خودش استخراج کرده ایران بعد از آمریکا، روسیه و چین، چهارمین کشور دنیا از لحاظ حجم ارسال اسپم است، این نوشتهی انگلیسی را از ایشان ببینید)! البته، در کشوری که فهرست چنددههزارتایی ایمیلهای ملت، بدون مزاحمت قانون و توسط شرکتهای اسم و رسمدار به فروش میرسد انتظار آفریده شدن چنین افتخاراتی را هم باید داشت! بگذریم …
بقیه دارد …
فهرست سری نوشتههای من دربارهی هرزنامهها:
قسمت اول: ریشهی نام اسپم
قسمت دوم: هرزنامهها
قسمت سوم: کدامیک هرزنامههای بیشتری میگیرند: «علی» یا «زهرا»؟
قسمت چهارم: بگذارید «اسپم»ها را آنها بخورند!
قسمت پنجم: درآمدزایی هرزنامهها
قسمت ششم: ماشینهای صاحبنظر
قسمت هفتم: کپچا: «تو آدمی؟!»
قسمت هشتم: او.سی.آر: قاتل کپچای تصویر متن
قسمت نهم: صنعت حل کپچای هند و راهحلهای مقابله با اسپم با تکیه بر تحلیل محتوی
دو بریده از دو فیلم
۸۶/۱۱/۱۹دو تکه از دو فیلم (هالیوودی) بریدهام که اخیراً دیدهام و یک جورهایی با ایران و ایرانی ارتباط دارند. گفتم شاید برای شما هم جالب باشد آنها را ببینید.
اولی تکهای است از کارتون آن سوی پرچین، یکی از شخصیتهای فیلم گربهی خانهای است که شخصیتهای دیگر تصمیم دارند به آن وارد شوند و از یخچال آن خوراکی بدزدند. راسو مأمور میشود تا سر گربه را گرم کند. گربه در گفتگو با راسو میگوید که یک گربهی ایرانی است و اسمش «پرنس تایگریاس محمود شهباز» است! ببینید:
پرطرفدارترین وبلاگهای دنیا
۸۵/۱۲/۱۹هیچ میدانستید که در فهرست صدتایی پرطرفدارترین وبلاگهای دنیا سه تا وبلاگ (سایت) ایرانی حضور دارند؟ تازه یکی از آنها در فهرست ده تای اول قرار دارد! بعید میدانم بتوانید نام این سه وبلاگ را حدس بزنید. ببینید:
اینها لینکهایی هستند که به طور پیشفرض در قالبهای پرشینبلاگ (دوتای اول) و بلاگفا (سومی) گنجانده شدهاند. اینطور که معلوم است این محبوبیت خیرهکننده کنجکاوی تکنوراتیها را هم برانگیخته، فکر نمیکنم خیلی خوشحال بشوند وقتی بفهمند سیستم محبوبیتسنجشان کثرت حضور چند لینک پیشفرض را با محبوبیت آنها اشتباه گرفته است. بیچاره اینهایی که میآیند مینشینند این آمارها را تحلیل میکنند!
راستی! دارم به یک چیز دیگر فکر میکنم! به نظرتان پرشین بلاگ و بلاگفا سفارش بمب گوگلی قبول میکنند؟! 😉
۳۰۰ و یک نظر شخصی
۸۵/۱۲/۱۷فکر نمیکنم کسی مدعی شده باشد که روایت این فیلم از ماجرای تاریخی متناظر با آن مطابق با واقعیت است که حالا ما بخواهیم عدم واقعیت آن را ثابت کنیم:
این حداکثر میتواند یک کاریکاتور (فرض کنیم توهینآمیز) از گذشتهی ما باشد و جدی گرفتن و معترض شدن به آن -اگر در رسانههای جهانی انعکاس پیدا کند- تصور نمیکنم از دیدگاه مخاطبان این رسانهها تصویر مثبتی از ایرانیها ارائه دهد: تصویری از ملتی عصبانی که یک سرگرمی ِ از لحاظ تاریخی کمارزش را جدی گرفتهاند و دارند برای آن سر و صدا به پا میکنند.
شاید بهتر باشد پیش از آن که درصدد ایجاد حساسیت نسبت به موضوعاتی مشابه این و استفاده از آن برای ثبت رکوردی دیگر باشیم حداقل با تجدید نظر در مورد رفتارهای تنشزایی که از خودمان سرمیزند (به جای تمسخر واکنشها) اعتماد جامعهی هدف را دوباره به دست آوریم.
مصاحبه
۸۵/۱۱/۰۶هفتهنامهی عصر ارتباط در یکی از شمارههای اخیر خود مصاحبهی جالبی دارد با مدیرعامل شرکت سروشرسانه. محور بحث قضیهی تولید گوشی تلفن همراه است اما در این میان صحبتهایی مطرح میشود که تا حدود زیادی میتواند روشنگر سطح فکر و نوع تلقی مدیران و گردانندگان دولتی یا متکی به دولت ِ فناوری اطلاعات کشور از فناوریهای روز و نحوهی برخورد با آنها باشد. تکههایی از صحبتهای مصاحبهشونده را به عینه نقل میکنم:
دسترسی به اینترنت لازم است اما كافی نیست. وقتی دسترسی به اینترنت ایجاد میشود، ما از ریختههای دیگران استفاده میكنیم. بسیاری از این سایتهایی كه هم اكنون در دسترس افراد جامعه قرار دارد سایتهای مخربی هستند چه از نظر سیاسی، مذهبی و یا اخلاقی. بنابراین در كنار توسعهی شبكه باید حضورمان را در این بستر پررنگ كنیم. از همین رو با هماهنگیهایی كه انجام شد، قدمهای موثری در زمینه فیلترینگ برداشته شد. من نمیخواهم وارد بحث فیلترینگ شوم، چون بحث پیشپا افتادهای است و دنیا به این موضوع رسیده كه باید فیلترینگ صورت گیرد و اگر زمانی بحث حقوق بشر مطرح میشود، همه داستان است. تمامی انسانها نیز خود را فیلتر میكنند و در مملكت ما نیز قدمهای خوبی در این زمینه برداشته شده است.
موضوع اینترانت ملی گام موثری است كه بتوانیم جامعه را ایمنسازی و از آسیبهای جدی اینترنت حفظ كنیم ضمن اینكه در این میان هزینهها نیز تعدیل خواهد شد.
… راهاندازی ایرانسیما یكی از گامهای اساسی است كه در جهت تولید محتوا برداشته شده است …
سازمان صدا و سیما میتواند ساكت بنشیند و یكی گوشی تولید كند و بعد بگوید مسئولیت انتقال صدا و تصویر با من است و من این سرویس را ارائه خواهم داد، …، اگر از چند جهت به این موضوع نگاه كنیم، تولید گوشی تلفن همراه یكی از وظایف ماست. اگرنه چرا نرفتیم در صنعت یخچالسازی سرمایهگذاری كنیم! …
در این صفحه میتوانید متن کامل مصاحبهی مدیر کاملاً خصوصی ِ سروش رسانه را با عصر ارتباط مطالعه کنید.