اگر خواستید برای آشنایی با نمونههای برجستهی شعر معاصر آثار فروغ فرخزاد را از نظر بگذرانید بد نیست پیش از خرید هر گونه کتاب یا گزیدهی شعری بدانید که فروغ به خاطر دو مجموعه شعر آخرش (تولدی دیگر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد) شاعر بزرگی محسوب میشود. سه مجموعه شعر اول فروغ (اسیر، دیوار و عصیان) نمونههایی نه چندان چشمگیر از همان جریان شعری پرطرفدار همعصر فروغ به حساب میآیند که اگر به آن سبک شعری علاقمندید در آثار فریدون مشیری، نادر نادرپور و برخی دیگر نمونههای بهتری از آن را مشاهده میکنید و به همین لحاظ حتی میتوانید از خواندن سه دفتر شعر ابتدایی فروغ صرفنظر کنید و اگر فروغ را با آن سه کتاب میشناسید با خواندن دو کتاب برجستهی او در دیدگاه خود نسبت به او تجدید نظر کنید.
تقریباً در تمامی شعرهای دو دفتر برجستهی فروغ وزن (عروضی) حضوری ملموس دارد اما شاعر به هیچ وجه در قید آن نیست و هر جا که لازم بوده آن را شکسته. به همین لحاظ زبان شعری فروغ بسیار روان و در عین حال موزون است و میشود گفت به زبان محاوره نزدیک است.
تکههایی از اشعار فروغ را که دوستشان دارم اینجا میآورم: