رسن بازی

لولیی با پسر خود ماجرا می‌کرد که تو هیچ کار نمی‌کنی و عمر در بطالت به سر می‌بری. چند بار بگویم که معلق زدن بیاموز و سگ از چنبر جهانیدن و رسن‌بازی تعلم کن تا از عمر خود برخوردار شوی؟ اگر از من نمی‌شنوی به خدا تو را در مدرسه اندازم تا آن علم مرده‌ریگ ایشان بیاموزی و دانشمند شوی و تا زنده باشی در مذلت و فلاکت و ادبار بمانی و یک جو از هیچ جا حاصل نتوانی کرد.

عبید زاکانی، رسالهٔ دلگشا

پیرمردی به اسم بیل

گویند چون شاپور به محل گندی‌شاپور رسید تا آن شهر را بنا کند پیرمردی را دید که «بیل» نام داشت و از او پرسید که شایسته است در آنجا شهری ساخته شود؟ بیل گفت: «اگر در این سن پیری بتوانم نوشتن یاد بگیرم ساختن شهری در اینجا نیز شایسته است». شاپور گفت: «هر دو کار که تو نشدنی پنداشتی، خواهد شد». پس نقشهٔ شهر را طرح کرد و بیل را به آموزگاری سپرد تا او را به یک سال حساب و نوشتن بیاموزد.

آموزگار او را با خود برد و نخست موی سر و ریش او بتراشید تا به آن نپردازد، پس از آن او را به جد تمام درس داد. پس هنگامی او را پیش شاپور برد که در درس پیشرفت کرده و مهارت یافته بود، چنان که شاپور مخارج بنای شهر و ثبت آن را به وی واگذار کرد.

مجلهٔ دانشمند، شمارهٔ مهرماه ۸۹، صفحات ۳۱ و ۳۲

گه نعره زدی بلبل، گه جامه دریدی گل …

اگر عنوان مطلب برایتان آشنا نیست سری به اینجا بزنید.

گه نعره زدی بلبل، گه جامه دریدی گل!

از «همشهری داستان» شمارهٔ ۴ صفحهٔ ۱۶۱ قابل دریافت از اینجا (سایت مجلات همشهری).

شاید به وقتش به فکر شما هم نرسد

۱

چند روز پیش تصمیم داشتم از سرور گنجور بک‌آپ بگیرم تا پس از تغییر احتمالی بستهٔ میزبانی بک‌آپ گرفته شده را روی آن بازگردانم. روی سرور گنجور دسترسی SSH دارم و به همین دلیل می‌توانم به سرعت از دیتابیسهای سایت بک‌آپ تهیه کنم و بک‌آپها را به همراه فایلهای موجود روی سرور را فشرده کنم و نهایتاً مجموعهٔ بک‌آپها را در قالب یک فایل دریافت کنم.

مشکل اینجا بود که حجم نهایی فایل بک‌آپ زیاد شد و این شد که مجبور شدم یک شب تا صبح کامپیوترم را برای دریافت این فایل روشن بگذارم.

راه حل بهتر -به جای دریافت یک فایل چند صد مگابایتی- صبح روز داونلود به ذهنم رسید: وقتی که هنوز چند ده مگابایتی از فایل مذکور مانده بود. من روی گزیر هم یک بستهٔ میزبانی جدا دارم. می‌توانستم به جای داونلود این فایل عظیم روی کامپیوتر خودم و احتمالاً علافی چند ساعتهٔ آتی برای آپلودش آن را از طریق خط فرمان SSH و دستور ftp به سرور گزیر منتقل کنم و بعداً هم با امکانی مشابه آن را به محل نهایی منتقل کنم. کاری که به کمک ارتباط ِ -اگر درست یادم مانده باشد- ۷۵۰ کیوبایت بر ثانیه‌ای دو میزبان در کمتر از یک دقیقه به انجام رسید!

۲

مشکلی که در داونلودهای بزرگ گاهی وجود دارد قطع ارتباط اینترنت است. من همچنانکه پیشتر اشاره کرده‌ام در حال حاضر از اینترنت ADSL داتک استفاده می‌کنم و پیش از آن از آسیاتک (یکی از مشکلاتم هم با داتک همین قطعیهای ناگهانی است که البته بلافاصله بعد از قطعی می‌شود دوباره وصل شد و نیازی به تماس با بخش پشتیبانی نیست، یک بار قضیه را به پشتیبانی داتک گفتم گفتند مشکل از مودم من است که مودم خوبی نیست!). برای حل این مشکل، آن وقتها که آسیاتک داشتم یک فایل بچ درست کرده بودم که در آن به کمک دستور rasdial ویندوز؛ ارتباط را شماره‌گیری می‌کردم و این فایل بچ را در اسکجولر ویندوز گذاشته بودم هر نیم ساعت یا یک ساعت یک بار اجرا شود و قطعی ارتباطهای احتمالی را در زمانی که من پشت کامپیوتر نیستم رفع کند. اما برای داتک این روش درست کار نمی‌کرد، چرا که در پیکربندی داتک تلاشهای متوالی برای اتصال مجدد با یک نام کاربری و گذرواژه وقتی که هنوز قطع نشده‌اید در نهایت باعث قفل شدن حساب کاربری می‌شد. راه حل دم دستی این می‌توانست باشد که پیش از شماره‌گیری به کمک سوییچ disconnect دستور rasdial اتصال موجود را قطع کنم، مدتی منتظر بمانم و سپس دوباره شماره‌گیری کنم. مشکل اینجاست که خط فرمان استاندارد ویندوز دستوری برای sleep ندارد، جستجوی مختصری کردم و متوجه شدم که با استفاده از سوییچهای دستور پینگ می‌شود وقفهٔ چندثانیه‌ای ایجاد کرد. این بچ‌فایل جدید همان کاری را که من نیاز دارم انجام می‌دهد که ممکن است برای شما مفید باشد:

rasdial datak /disconnect

ping 127.0.0.1 -n 10 -w 1000 > nul

rasdial datak username password

هر چند به نظرم باید راهکار استانداردی برای اطلاع از قطع اتصال وجود داشته باشد تا نیاز نباشد اتصال موجود را قطع کنیم. شما چنین راهکاری سراغ ندارید؟

جمعهٔ متروک

جمعه‌های ماه رمضان را معمولاً سخت می‌گذارنم. امروز را، به مرور بایگانی یک وبلاگ خواندنی و بامزه گذراندم (این پست و این یکی را بخوانید اگر دوست داشتید). کمی مجله خواندم، کمی (دو سه ساعت شاید) خوابیدم و باقی را با حاشیه‌های گنجور سر کردم.

هوسی شده‌ام این روزها. پریروز بدجور هوس نون خامه‌ای کرده بودم! رفتم یک کیلو خریدم، افطار که شد جز یکی را نتوانستم بخورم، حالا همه‌اش مانده توی یخچال که احتمالاً تا جمعهٔ هفتهٔ بعد حداقل نصف باقیمانده‌اش دور ریخته شود.

میزبان گنجور این روزها دارد کمی اذیت می‌کند. بحث سر آپ‌تایم نیست. سر هزینهٔ پنهانی است که ماهیانه به خاطر GPU Overage دارد، روندش تصاعدی بوده، ماه اول سه دلار، ماه دوم سی دلار و این ماه نزدیک صد و پنجاه دلار! مطمئن نیستم جریان چیست، روند ترافیک بازدیدها تصاعدی به این شکل نبوده. تصمیم گرفته بودم از این ماه از این سرویسشان به یک سرویس میزبانی بالاتر (سرور مجازی) کوچ کنم که ابزار پرداخت فراهم نشد.

دوستی زحمت کشیده، اشعار فروغ را برای گنجور رومیزی آماده کرده، دوست داشتید سری بزنید به اینجا و دریافت کنید.

شعری از فروغ در گنجور رومیزی

سلس‌القول

عباس اقبال آشتیانی در مقدمهٔ دیوان هاتف در شرح انحطاط شعری دورهٔ صفویه:

شاعری از شعرای این دوره که شاید تا کنون کسی اسم او را نشنیده و لااقل نام او را قابل سپردن به ذهن ندانسته است به نام «غواصی یزدی» روزی پانصد بیت شعر می‌گفته و تا قریب به سن نود کار او همین بوده و چهل سال قبل از فوت خود می‌گفته:

ز شعرم آنچه حالا در حساب است

هزار و نهصد و پنجه کتاب است!

این گویندهٔ عدیم‌النظیر که به قول قائم‌مقام سلس‌القول داشته کتابهای روضة‌الشهدا و قصص‌الانبیا و تاریخ طبری و ذخیرهٔ خوارزمشاهی را به نظم آورده بود و تقی‌الدین از تمام گفته‌های این شاعر نامراد فقط همین مطلع را قابل ضبط دانسته که می‌گوید:

گر نه هر دم ز سر کوی توام اشک برد

عاشقیها کنم آنجا که فلک رشک برد

و همین یک بیت معرف مقام این گویندهٔ پرگو تواند شد.

گلچین

دو کار می‌شود کرد: می‌شود تعطیلی اینجا را رسمی کرد، یک شبکهٔ تار عنکبوت که صاحبش از آن آویزان شده آن گوشهٔ بالا سمت راست نصب کرد، فاتحهٔ وبلاگ را خواند و دم و دستگاه را جمع کرد، و می‌شود جهت حفظ ظاهر هم شده برخی از نوشته‌های آرشیوی را پخش مجدد 😉 کرد. این کاری که در این نوشته می‌کنم -جدا از انتخاب گزینهٔ تلاش مذبوحانه جهت زنده نگاه داشتن وبلاگ- مخاطبش تعداد قابل توجهی از مشترکان اینجا هستند که به امید دریافت مجموعه‌های انتخابی عکسهای من مشترک شده‌اند و مدتهاست از این اشتراک، جز گاه و بیگاه نوشته‌های بی‌ربط چیزی عایدشان نشده. محض یادآوری عموماً این عکسها از سایت فلیکر انتخاب شده و عکاسان آنها کاربران این سایت هستند نه نویسندهٔ این وبلاگ (هر چند برای نمایش آنها در وبلاگ از تعداد زیادی از صاحبانشان مستقیماً اجازه گرفته‌ام!). حدس می‌زنم به دلیل پراکنده‌گوییها و از این شاخه به آن شاخه پریدنهای مکرر گردآورنده، دوستداران این مجموعه‌ها تعدادی از آنها را ندیده باشند و این نوشته کمک‌کننده باشد.

با کلیک بر روی هر عکس به نوشته‌ای از همین وبلاگ حاوی یک مجموعه عکس هدایت می‌شوید:

عکسهایی از حیات وحش

ادامه خواندن “گلچین”

تخلص شعری امام خمینی

یکی از دوستان زحمت کشیده و دیوان امام خمینی را برای گنجور رومیزی آماده کرده (اگر علاقمند بودید اینجا را ببینید).

در هر حال، در حین مرور این دیوان متوجه نکتهٔ جالبی شدم که پیشتر نمی‌دانستم: امام تخلص شعری داشته و تعدادی از اشعارش با امضای شعری «هندی» به پایان می‌رسد.

جستجوی هندی در دیوان امام خمینی در گنجور رومیزی

منبع دیوان هم البته سایت امام خمینی است، این قسمت.

نمایشگر پی.دی.اف برای نوکیا ۵۸۰۰

نوکیا ۵۸۰۰ (و احتمالاً گوشیهای همخانواده‌اش) به طور پیش‌فرض برنامه‌ای برای نمایش فایلهای PDF ندارد. نسخهٔ سیمبینی ادوبی ریدر که روی این دستگاه کار می‌کند هم رایگان نیست و فقط می‌شود به صورت آزمایشی و چندروزه آن را روی دستگاه آزمایش کرد.

در هر حال خبر خوش آن که برنامهٔ رایگان و بازمتنی برای مطالعهٔ فایلهای PDF روی این گوشی ارائه شده. این برنامه AlternateReader نام دارد. من شخصاً روی گوشی خودم نصبش کردم، به نظرم کاملاً قابل استفاده است و با PDFهای فارسی متنی با فونت جاسازی شده در خود فایل هم مشکلی ندارد. البته فعلاً جستجو ندارد و فقط برای نمایش قابل استفاده است. برای دریافت برنامه به اینجا بروید.

نمایش PDF در نوکیا ۵۸۰۰