وقتی میخواهم آرم یا شکل تک رنگی را با ابعاد دلخواه بدون تغییر کیفیت روی تصویری بگذارم از یک تکنیک آماتوری فتوشاپ استفاده میکنم که فکر میکنم برای خیلیها مفید باشد. مراحلش را در تصویر زیر توضیح دادهام:
Category: آموزش
تلویزیون کامپیوتری
خوب اگر موقعی که قصد خرید کارت تی وی داشتم کامپیوتر و اینترنتم درست و بهراه بود احتمالاً مارک و مدل دیگری را انتخاب میکردم، اما الان هم خیلی از پیشنهاد فروشنده و انتخاب همان لحظهای خودم یعنی PixelView PlayTV MPEG 8000GT ناراضی نیستم هر چند قبلاً با هیچ کارت تیوی دیگری سر و کار نداشتهام. البته ناراضی نبودن من دلیل توصیه به خرید یا تمجید از این سختافزار نیست چرا که الان میدانم با حدود همان قیمتی که برای این کارت پرداختهام میتوانستم مدل و مارک بهتر یا حداقل معروفتری را تهیه کنم.
نرمافزار همراه این کارت تیوی Honestech TVR 2.5 است که از پخش تلویزیون، رادیوی اف ام و نمایش تلهتکست پشتیبانی میکند. البته من احتمالاً چون هنوز آنتن هوایی ندارم تا کنون موفق به استفاده از قابلیت تلهتکست این نرمافزار نشدهام. دو سه روز پیش که تازه میخواستم درایور و نرمافزار کارتم را روی کامپیوتر (تازه تعمیر شدهام) نصب کنم این نرمافزار نصب نشد. در واقع نصاب این نرمافزار پیش از این که کاری بکند یک پیغام خطای عجیب و غریب میداد و بعد بسته میشد:
به همین خاطر مجبور شدم دنبال راه حلهای جایگزین باشم: اولین و دم دستترین راه حل نرمافزار Nero Home بود که کارت من را میشناخت اما با توجه به این که من آنتن هوایی نداشتم (و ندارم) نتوانستم از آن تصویر با کیفیت مناسب بگیرم. تا این که روز بعد به توصیه یکی از دوستان به جای «ایران» در تنظیمات کشور نرمافزار نرو «آلمان» را انتخاب کردم و توانستم کانالهای ۲، ۳، ۴ و شبکهی تهران را با کیفیت مناسب دریافت کنم (در واقع تنظیماتی که برای کشور ایران در این گونه نرمافزارها در نظر گرفته شده گویا خیلی تطابقی با سیستم پخش تلویزیونی ایران ندارد). برای نرمافزارهای بعدی هم همین تنظیم را انجام دادم و نتیجهی قابل قبولی گرفتم.
بعد از نرو سراغ یک نرمافزار رایگان و بازمتن به اسم K!TV رفتم. مشکل اولیهام با این نرمافزار این بود که این نرمافزار نام سختافزار پخش صدای کارت تیوی را در قسمت تنظیمات منبع صدا نشان نمیداد و فقط نام کارت صوتی اصلی دستگاه را میآورد. برای حل این مشکل کابل ورودی سیدیرام کارت صوتی را از سیدیرام جدا کردم و به کارت تیوی متصل کردم و به این ترتیب توانستم صدای کارت تیوی را با استفاده از کارت صوتی از طریق این نرمافزار دریافت کنم. این نرمافزار به نظرم خوشدستتر و جالبتر از نرو آمد و الان هم بیشتر، از آن استفاده میکنم. البته مشکل دیگر این نرمافزار (و همچنین نرو) این است که کنترل کارت تیوی من را پشتیبانی نمیکند. یک قابلیت جالب این نرمافزار آن است که میتوان با آن تصویر متحرک تلویزیون را به صورت پسزمینهی صفحهی دسکتاپ درآورد و در حین کار با کامپیوتر تلویزیون را هم در زمینه داشت (شبیه به این قابلیت وینامپ است و خاصیتهای آن را هم دارد).
برای حل مشکلم با نرمافزار همراه کارت تیوی، آن را هم با سازندهی کارت و هم با تولیدکنندهی نرمافزار مورد نظر مطرح کردم: هر چند اولی (سازنده کارت) زود جوابم را داد ولی پاسخش مفید و گرهگشا نبود، اما پاسخ دیرهنگام دومی مشکل را حل کرد: برای حل آن مشکل باید یک دایرکتوری را از روی سیستم پاک میکردم:
که این کار را کردم و مشکل نصب حل شد. این نرمافزار از کنترل از راه دور همراه کارت به خوبی پشتیبانی میکند و رادیوی اف.ام را هم پخش میکند و قابلیتهای ضبط از تلویزیون و رادیوی آن هم قابل قبول است. به گفتهی دوستان نرمافزار دیگری هم هست به اسم WinDVR که از اکثر کارتهای تیوی پشتیبانی میکند که من هنوز موفق به دریافت و نصب آن نشدهام.
یک تجربهی آماتوری
طراحی کارت ویزیت خود یا شرکت خودتان از آن کارهایی است که به دلایل مختلفی ممکن است بخواهید خودتان آن را انجام دهید: ممکن است حوصلهی سر و کله زدن با طراح را نداشته باشید یا از این که طراح از مشکلپسند بودن و وسواس شما و همچنین تغییر نظر دادنتان در حین طراحی معذب شود نگران باشید یا مطمئن باشید که در شهر خودتان مشکل میتوانید طراحی را بیابید که بتواند بهتر از خود شما طرحی را که شما در ذهن دارید بفتوشاپد 😉 یا حتی ممکن است فقط بخواهید بابت طراحی هزینه نکنید.
به هر حال من یک تجربهی کوچولو در این زمینه برای طراحان آماتور کارت ویزیت دارم و آن این که چاپخانهچیها (البته در واقع ابزار چاپ آنها) برای چاپ از حالت رنگی CMYK استفاده میکنند و نه RGB (توی فتوشاپ در منوی Image و زیرمنوی Mode دنبالش بگردید). نادیده گرفتن یا بهتر بگویم ندانستن این قضیه باعث شد که نسخهی چاپی طرح کارت ویزیت شرکت سابق ما از زمین تا آسمان با این طرح خوش آب و رنگ تفاوت داشته باشد:
خودشیفتگی از نوع مجازی
۱- گاهی که کنجکاو میشوم ببینم چقدر «هستم» معمولاً نام دامنههای سایتهای مرتبط با خودم را با استفاده از ابزارهای مخصوص این کار ردگیری میکنم. امروز هم آمدم همین کار را بکنم که عبارتی که در عنوان صفحهی اول نخستین نتیجهی گوگل برای این عبارت نوشته شده توجهم را به خودش جلب کرد:
تا به حال ندیده بودمش! هر چند بارها و بارها همین عبارت را جستجو کرده بودم و در بسیاری از موارد روی اولین نتیجه کلیک کرده بودم. درست مثل ساعت دیجتیالیی که امروز برای اولین بار روبروی جایی که هر روز ساعت ورود و خروجم را به و از شرکت توی لیست مخصوص مینویسم دیدمش و فکر میکردم تازه نصبش کردهاند، اما فهمیدم که ماهها پیش از این که من بیایم این ساعت همینجا بوده! من را بگو که هر روز برای ثبت ساعت با کلی زحمت از موبایلم استفاده میکردم!
«دوز روازنهی خودشیفتگی شما!» : تعبیر جالبی است.
۲- بیشتر وقتها به جای عبارت شمارهی ۱، عبارت link popularity را جستجو میکنم و همیشه روی این نتیجه که گاهی اولین و گاهی دومین نتیجهی یافت شده است کلیک میکنم. این سایت نتایج جالبی را در اختیار علاقمندان به این گونه تحلیلها میگذارد. مثلاً این نمودار نشان دهندهی تاریخچهی بالا و پایین شدن تعداد لینکهای ورودی به سایت من است:
۳- این سایت از آن سایتهایی است که احتمالاً برای علاقمندان به طراحی وب و استانداردهای مرتبط با آن مفید است. بد نیست طراحیهایتان را با معیارهای این سایت بسنجید. نتایج مربوط به من را اینجا ببینید.
دلفی
احتمالاً نام بورلند دلفی را شنیدهاید: دلفی یک ابزار و محیط برنامهنویسی مبتنی بر زبان پاسکال است که توسط شرکت بورلند تولید و عرضه میشود.
کمی در مورد دلفی و وابستگانش ویکیگردی کردم. این نکتهها را در مطالب خوانده شده، جالب دیدم:
۱- معمار اصلی دلفی و سلف آن (توربو پاسکال) یک دانمارکی به نام آندرس هیلزبرگ است که در سال ۱۹۹۶ به مایکروسافت پیوست و در آنجا رهبر تیم طراحی زبان سی شارپ بود.
۲- بسیاری از برنامهنویسان دلفی به دلیل تأخیر طولانی بورلند در ارائهی ویرایشی از این ابزار برنامهنویسی که از فناوری دات نت پشتیبانی کند به محیط و زبان برنامهنویسی سی شارپ (مایکروسافت) هجرت کردند.
۳- در فوریهی سال ۲۰۰۶ بورلند اعلام کرد که به دنبال خریداری برای محیطهای برنامهنویسی و ابزارهای پایگاه دادههایش از جمله دلفی میگردد. در نوامبر همان سال این شرکت از واگذاری محصولات خود منصرف شد و به جای این کار گویا قصد دارد تولید و پشتیبانی این محصولات را در قالب شرکتی به نام CodeGear از خود جدا کند.
۴- ویرایش مبتنی بر لینوکس این محصول موسوم به کایلیکس که در سال ۲۰۰۱ عرضه گردید به لحاظ کیفیت پایین، قیمت بالا و نبود علاقمندی به آن (احتمالاً در میان برنامهنویسان)، پس از عرضهی ویرایش سوم رها گردید، به گونهای که آخرین ویرایشهای عرضه شدهی این محیط برنامهنویسی را امروزه به سختی میتوان بر روی توزیعهای روز لینوکس نصب کرد. به نظر میرسد این محصول با تکیه بر علاقه و راهبری فردی به نام دنی تروپ تولید شده باشد که در سال ۲۰۰۵ از بورلند جدا شد و در گام اول به گوگل و در گام بعدی در سال ۲۰۰۶ به مایکروسافت پیوست.
از میان محصولات مشابه دلفی من لازاروس را دریافت و نصب کردهام و کمی هم با محیط آن بازی کردهام. علیرغم اندازهی بیش از حد بزرگ فایلهای اجرایی تولیدی این محیط برنامهنویسی و اشکالات قابل لمس آن فکر میکنم یک برنامهنویس دلفی بتواند با استفاده از این ابزار هم خیلی از کارهایی را که با دلفی میشود انجام داد انجام دهد.
فایل ارائه مطلب پایان نامه
مدیر یکی از سازمانهای دولتی را میشناسم که تنها اثر برجسته و قابل ارائهاش پایاننامهی دانشگاهی اوست و بسیاری از سمتهای عالی سازمانی را به واسطهی همان یک اثر دریافت کرده و هنوز هم که هنوز است تمامی هم و غمش صرف تهیهی نسخههای دیگری از آن اثر و هدیه دادن آن به افراد ذینفوذ میشود. خود او صریحاً -در جمع زیردستانش- اعلام کرده و میکند که «من حالا حالاها باید با این کتاب نون بخورم!». جالب اینجاست که این پایاننامه کاملاً به زبان انگلیسی است و احتمالش خیلی ضعیف است که هدیهگیرندگان این اثر از محتوای آن سر در بیاورند! جالبتر این که من متن این پایاننامه را هم دیدهام و با قاطعیت میتوانم بگویم که سطح زبان این نوشته اصلاً قابل مقایسه با مهارتهای زبانی مؤلف آن نیست! به هر حال این خیلی مهم نیست، مهم این است که مؤلف نسبتاً مسن این اثر تنها و تنها با تکیه بر همین یک کار (و البته خویشاوندی نزدیک با یکی از بزرگان سیاست) روزگاری سودای وزارت را در سر میپروراند و هنوز هم هر جا بخواهد خودی نشان دهد اولین و آخرین نمونهی کارش همان نوشتار کذایی است.
حالا به نوعی حکایت ماست! داشتم فکر میکردم وقتی مثل منی که حالا حالا -اگر اتفاق غیرمترقبهای نیفتد- فرصت برای انجام کارهای جدید دارد زمان نسبتاً زیادی را صرف مستند کردن و جهانی کردنِ 😉 یک کار ضعیف دانشجویی که تازه روی آن هم تسلط کاملی ندارم و جوابم برای خیلی از پرسندگان دربارهی آن به جز شرمندگی نیست 😉 کرده و میکنم از پیرمردی که دیگر توان آنچنانیی برای تحقیق و تألیف ندارد نباید خرده گرفت. به هر حال با این رکودی که دامن من و امثال من را گرفته مورد فوقالذکر آینهی پنجاه شصت سالگی ما میتواند باشد.
بگذریم! یکی از مستندات این پایاننامه که به لحاظ حجم بالا تا به حال نتوانسته بودم در دسترس بگذارمش فایل ارائه مطلب (پرزنتیشن) آن بود. چند روز پیش این سایت را دیدم که امکان به اشتراک گذاشتن فایلهای ارائه مطلب را از طریق اینترنت فراهم میکند اما فعلاً به صورت دعوتنامهای کاربر میپذیرد. بد ندیدم تا وقتی یکی از دعوتنامههای این سایت گیر من بیاید فایل ارائه مطلب پایاننامهام را از طریق یوتیوب و به صورت ویدئویی در دسترس بگذارم. قالب و شکل ظاهری این فایل ارائه مطلب مشابه قالب سایت رایگان من روی نتفرمز است. اگر دوست داشتید ببینید:
تبدیل فیلم
مدتی بود میخواستم فیلمی را که با فرمت اکس وید روی کامپیوتر داشتم برای یکی از آشنایان به وی.سی.دی تبدیل کنم. نرو فیلم را باز میکرد و حتی پیشنمایش آن را به درستی نشان میداد اما وسطهای تبدیل به مشکل برمیخورد و نمیتوانست تبدیل را کامل انجام دهد. گزینهی دیگری که معمولاً برای اینجور کارها سراغش میروم نرمافزار تی.ام.پی.جی انک. است. آن هم مشکل مشابهی داشت. امشب یاد یکی از نرمافزارهایی افتادم که مدتها قبل برای روز مبادا روی یکی از سیدیهای پشتیبانم نگهش داشته بودم و جالب آن که همان نرمافزار قدرتمند اما مهجور افتاده از طرف من توانست بدون مشکل کار مورد نظر من را انجام دهد. بد نیست اگر شما هم به مشکلی شبیه این مورد برخوردید نرمافزار روکسیو ایزی مدیا کریتور را امتحان کنید.
مشکلات میان افزار دبلیو ۸۰۰ روی گوشی کا ۷۵۰
قبلاً گفته بودم که بر روی گوشی موبایل سونی اریکسون کا ۷۵۰ میشود میانافزار گوشی سونی اریکسون دبلیو ۸۰۰ را نصب کرد و من این کار را برای خودم انجام داده بودم (این نوشته، این نظر و این یکی را ببینید). بعد از مدتی استفاده از گوشی در این حالت، امروز گوشی را به حالت عادی (میانافزار کا ۷۵۰ آی) برگرداندم. برای بازگشت به میانافزار اصلی و قدیمی این گوشی -اگر از روش تغییر ذکر شده در نوشتهی اشاره شده پیروی کرده باشید- کافی است گوشی را یک بار دیگر -البته بدون انجام کار اضافی پیش از بهروزرسانی- بهروزرسانی کنید.
انجام تبدیل و تجربهی کار با میانافزار یک گوشی دیگر تجربهی جالبی است، اما من مشکلاتی را در میانافزار جدید دیدم که احساس کردم میانافزار اصلی خود گوشی بهتر از این میانافزار است. بد ندیدم (انشاءالله به عنوان آخرین مطلب در مورد این گوشی 😉 ) دلایل این امر را در اینجا ذکر کنم:
الف) تغییر کاربری دکمهی میانبرها (دکمهی وسطی زیر صفحهی نمایش گوشی): این دکمه پس از تبدیل میانافزار برای دسترسی به پخش کنندهی موسیقی استفاده میشود و کاربریهای قبلی آن به دکمهی دیگری منتقل میشود (دکمهی جهت بالای جوی استیک). اگر به این دکمه و کاربریهای آن عادت داشته باشید این تغییر باعث ایجاد مشکل برایتان میشود. به عنوان نمونه امکان پایان دادن به اجرای برنامهها و بازیهایی که به دلیل عدم سازگاری با گوشی امکان خروج از آنها وجود ندارد (مثل این برنامه) یا در حین اجرا قفل کردهاند را به طور کامل از دست خواهید داد (دکمهی جایگزین -چون در برنامهها و بازیها کارکرد ِ دکمهی جهتی بالا را دارد- چنین امکانی را در اختیار نمیگذارد) و برای خلاصی از شر آنها احتمالاً تنها راه حل ممکن خاموش کردن گوشی است.
ب) اجرای همیشگی پخش کنندهی موسیقی در پسزمینه باعث کندی سایر گزینههای گوشی میشود: به عنوان نمونه دوربین گوشی پس از تبدیل بسیار کند و آزاردهنده عمل میکند. منوها و سایر گزینهها نیز سرعت و کارایی اجرای میانافزار کا ۷۵۰ را ندارند.
البته حدس میزنم که گوشیهای دبلیو ۸۰۰ اصلی این مشکلات را نداشته باشند (هر چند سختافزار داخلیشان کاملاً یکسان است). اما من تصور نمیکنم برای کسی که آنقدرها هم از پخش کنندهی موسیقی گوشی استفاده نمیکند پذیرش این مشکلات در قبال مزایا و امکانات موسیقیایی خیلی به صرفه باشد.
اندوخته هایی برای فردا
اگر با اینترنت آشنا باشید و به اندازهی کافی اهل وبگردی باشید زیاد پیش میآید که بخواهید نشانی سایتهایی را که به آنها برخورد میکنید برای مراجعهی بعدی جایی ذخیره کنید. تمامی مرورگرهای مشهور امکاناتی برای ذخیرهی نشانی سایتها و صفحات وب و همچنین سازماندهی و مرتبسازی آنها دارند. اصطلاحاً به این نشانیهای ذخیره شده چوبالف گفته میشود. روش ثبت یک صفحه را به صورت چوبالف در دو مرورگر مشهور اینترنت اکسپلورر و فایرفاکس در دو شکل زیر مشاهده میکنید:
وبلاگی که در وبلاگهای دیگران نوشته می شود!
قبلاً یک بار به این موضوع اشاره کردهام. سرویسی هست به اسم کوکامنت که البته مشابههایی هم دارد. این سرویس به افراد کمک میکند تا:
الف) نظراتی را که در وبلاگها ثبت میکنند دنبال کنند. یعنی ببینند آیا کسی جوابشان را داده یا نه، یا کلاً آیا کسی بعد از آنها نظر جدیدی راجع به آن مطالب داده یا نه. برای جستجوی بهتر میتوانند نظرات را برچسب هم بزنند. حتی میتوانند بدون این که در جایی نظر داده باشند نظرات عنوان شده در آنجا را دنبال کنند (شاید منطقیتر از اشتراک فید نظرات تک تک نوشتهها باشد).
ب) نظراتی را که در وبلاگهای دیگران ثبت کردهاند در وبلاگ خودشان نشان دهند. این ایده علاوه بر این که میتواند یک نوع خاص از وبلاگنویسی باشد (وبلاگی که در وبلاگهای دیگران نوشته میشود!)، روشی برای تأیید مالکیت نظرات به وجود میآورد. یعنی اگر نگران این هستند که افرادی با استفاده از مشخصات فردی آنها (نام و نام خانوادگی، نشانی ایمیل و آدرس سایت) در وبلاگهای دیگران نظرات سؤال برانگیز دهند میتوانند اعلام کنند که نظرات واقعی آنها فقط شامل آن دسته از نظراتی است که در سایت کوکامنت به نام آنها ثبت شده است.
برای استفاده از این خدمات باید :