دو روزی نبودم. برگشتنی، اولین موردی که باعث جلب توجهم شد این نظر جالب دربارهی مطلب «دوربینهایی که میدانند کجا هستند» بود:
صاحب ِ نظر سرویس آنلاین پانورامیو است و میبینید که به ضعف نقشههای یاهو در مقایسه با نقشههای گوگل در ارائهی جزئیات مناطق جغرافیایی خارج از محدودهی کشور آمریکا اشاره میکند و اظهار میکند که شرکتش با استفاده از نقشههای گوگل قابلیتهای بیشتری را ارائه میکند. البته امکان این وجود دارد که این نظر به صورت اسپم و انبوه گذاشته شده باشد (برای تمام نوشتههایی که به مطلب فلیکر یا تککرانچ در این مورد لینک دادهاند)، اما خوب به هر حال جای درستی گذاشته شده، ضمن این که شرکتهای این تیپی این روزها خیلی نسبت به این که متهم به اسپم پراکنی شوند حساسیت دارند.
یک نکتهای که در تحلیل رفتارهای بازاریابی شرکتهای عرضهکنندهی خدمات آنلاین جالب توجه است (و با مشاهدهی این نظر به ذهنم رسید) رویهای است که فکر میکنم به آن فروشندگی به شیوهی دورهگردی میگویند که نماد و نمونهی کامل آن شرکت سیلزفورس است. این گونه شرکتها با وجود آن که عرضهکنندهی خدماتی هستند که با احتمال بالا خود مشتری برای دریافت آن به آنها مراجعه خواهد کرد، خودشان پیشقدم میشوند، به صورت فیزیکی در محل مشتریان عمده حضور پیدا میکنند و با مشتریان خردهپا به صورت دوستانه وارد گفتگو میشوند. لحن ایمیلها و پیامهای اطلاعرسانی آنها معمولاً خیلی حالت رسمی و شرکتی ندارد و تلاش میکنند این گونه وانمود کنند که شما حتی در صورتی که هیچگاه مشتری آنها نباشید برای آنها اهمیت دارید. به نظرم این روزها که تقریباً تمامی خدمات مبتنی بر فناوری به صورت رقابتی و توسط چندین شرکت بزرگ و کوچک عرضه میشوند، عاملی که در کنار کیفیت و منحصر به فرد بودن خدمات میتواند در موفقیت این گونه شرکتها مؤثر باشد اتکا به روشهای بازاریابی این شکلی و طرح قابلیتها در تمامی صحنههایی است که بحثی پیرامون موضوع مورد نظر جریان دارد.